عراق: نه دشمنی همیشگی دارد و نه دوستی پایدار، بلکه این منافع‌اند که ماندگارند

تاریخ:

عراق: نه دشمنی همیشگی دارد و نه دوستی پایدار، بلکه این منافع‌اند که ماندگارند
عمل‌گرایی در اندیشهٔ پالمرستون

سيف الحلفي

و همچنان پرسش مهم و بنیادین ــ که محرک نگارش این مقاله است ــ باقی می‌ماند:
آیا عراق همچنان نقشی حاشیه‌ای خواهد داشت که دیگران برایش طراحی می‌کنند؟
و چه زمانی قواعد کهنه‌ای را که بر او تحمیل شده، درهم خواهد شکست تا میهنی نو بسازد و جایگاهی شایسته در قطار خاورمیانهٔ جدید برای خود تثبیت کند؟ آیا بغداد، قلب این قطار خواهد شد ــ چنان‌که روزی خواست قلب پیمان بغداد باشد؟

آیا اکنون زمان آن فرا نرسیده که عراق تعریف دوستی و دشمنی را بر اساس منافع ملی و مطالبات واقعی مردمش بازنویسی کند؟
آیا دولت عراق منافع مردم و وطن را بر منافع احزاب و رهبران سیاسی ترجیح خواهد داد؟

آیا دولت در قلهٔ تاریخی «بغداد» جرئت خواهد داشت که قواعد سنتی را بشکند؟ آیا توان آن را دارد که با دشمن دیروز دست آشتی دهد و نسبت به دوست دیروز که امروز سودی ندارد، بی‌تفاوت باشد؟
این‌ها پرسش‌هایی است که در پرتو تغییرات سریع در شطرنج خاورمیانه ــ حتی در حد تغییر نام «خلیج فارس» به «خلیج عربی» ــ مطرح می‌شود.

آیا وقت آن نرسیده که عراق با نگاهی عمل‌گرایانه، همچون نخست‌وزیر نامدار بریتانیا، لرد پالمرستون، بیندیشد؛ همان‌که با صراحت تمام گفت:
«نه دشمنی دائمی وجود دارد، نه دوستی همیشگی؛ آنچه باقی می‌ماند، منافع است.»

آیا عراق و حاکمیت سیاسی‌اش امروز شجاعت آن را دارند که بازتعریفی نو از «متحد» و «دشمن» بر پایهٔ بوصلهٔ منافع ملی و آرمان‌های مردمش ارائه دهند؟

به صحنهٔ واقعی سیاست و اقتصاد بازگردیم:
خلیج [فارس] با سرعتی سرسام‌آور در حال دگرگونی است. پروژهٔ هند ـ خلیج ـ اروپا در حال شکل‌گیری است و آمریکا می‌کوشد هند را از مسیر اسرائیل و خلیج به اروپا پیوند دهد.
در این میان، چین نیز بیکار ننشسته و در بندر گوادر پاکستان به‌دنبال گسترش نفوذ خود در منطقه است. همین چین است که سامانه‌های پدافندی پاکستان را تأمین کرده ـ همان سامانه‌هایی که جنگنده‌های فرانسوی «رافال» هند را ساقط کردند.

ساخت بندر گوادر در راستای پروژهٔ بزرگ «یک کمربند، یک راه» (BRI) است، که در پی بازتعریف تجارت جهانی به‌دور از سلطهٔ آمریکا طراحی شده.

در سوی دیگر، ایران از موضع قدرت در مذاکرات هسته‌ای به‌دنبال تثبیت جایگاه خود در خاورمیانهٔ جدید است.
اسرائیل نیز می‌کوشد با تکیه بر فناوری، نفت، و نفوذ آمریکا، خود را در قلب پروژه‌های اقتصادی خلیج جای دهد.
رویای قاهره در اجلاس ترامپ در خلیج فروپاشید. آیا اکنون به بغداد چشم امید بسته است؟ آیا پروژه‌های عظیم مسکن و سرمایه‌گذاری از بغداد آغاز خواهند شد؟

ترکیه، اگرچه در نشست‌های سرمایه‌گذاری ترامپ نادیده گرفته شد، هنوز چشم به عراق دوخته است، و از خود می‌پرسد:
عراق هزینهٔ پروژهٔ راه توسعه را از کجا تأمین خواهد کرد؟
آیا این بار جدی است، یا رؤیایی است که با دولت السودانی به باد خواهد رفت؟

سعودی و ترامپ چطور؟ ترامپ همواره با ذهنیت یک معامله‌گر بازمی‌گردد: «هر که بیشتر بدهد، بیشتر می‌بَرد.»
عربستان نیز سودای رهبری در ساختار عربی جدید دارد، با تکیه بر سرمایه، نفوذ و پروژه‌های بزرگ اقتصادی.

در میانهٔ این کشاکش‌ها، پرسش کلیدی اینجاست:
عراق کجای این همه تضاد و رقابت منافع ایستاده؟

عراقی که درگیر سخنرانی‌های حزبی، نزاع‌های نفوذ، جدل بر سر مناصب، قانون‌گریزی، و تعصبات قومی، مذهبی و عشیره‌ای است…
در حالی که منطقه با شتابی برق‌آسا به‌سوی نفوذ، اتصال ریلی، خطوط انتقال و پروژه‌های عظیم اقتصادی می‌تازد.

امروز، عراق در آستانهٔ یک لحظهٔ راهبردی و تعیین‌کننده قرار دارد.
بندر فاو و راه توسعه دیگر صرفاً پروژه‌هایی فنی نیستند؛ بلکه دو برگ برندهٔ ژئوپلیتیکی‌اند.
آن‌که خطوط ریلی و جاده‌های تجاری را در اختیار دارد، می‌تواند پشت میز مذاکرات بزرگ بنشیند.

نفوذ آمریکا و ایران در خاک عراق در هم تنیده، و این تقاطع با منافع ترکیه، خلیج و چین به‌زودی شاید به نقطهٔ رویارویی برسد.

در چنین شرایطی، آیا عراق می‌تواند در مذاکرات، اهل تدبیر و شجاعت باشد ــ نه تابع و مطیع؟

مردم خسته‌اند؛ از بیکاری، مهاجرت نخبگان، نابودی طبقهٔ متوسط، فقر گسترده، و رشد شهرهایی خارج از حاکمیت قانون.
اینک پیام روشن ما به رهبران عراقی، هم‌زمان با نزدیک شدن به انتخابات و تشدید رقابت‌های سیاسی، چنین است:

دیگر بس است از سیاستِ “بی‌طرفیِ ترسو”.
بس است از سرگردانی میان وفاداری‌ها و وابستگی‌ها.

آیا زمان آن نرسیده که بر پایهٔ عمل‌گرایی پالمرستون، راهی نو برگزینیم؟
تعریفی تازه از دشمن و دوست:
دشمن، آن‌که مانع منافع ماست؛ دوست، آن‌که به حاکمیت ما یاری می‌رساند؛ نه آن‌که بر شانهٔ ما بالا می‌رود و سهم ما را می‌رباید.

و در پایان، این پرسش را با ملت عراق در میان می‌گذاریم:
آیا زمان آن نرسیده که عراق، همین امروز، دشمنان و دوستانش را از نو تعریف کند؟
آیا نمی‌خواهیم با کنار گذاشتن عواطف سنتی، کشوری نو بر پایهٔ منافع اقتصادی و حاکمیت ملی بسازیم؟
آیا می‌پذیرید که دوست دیروز، امروز دشمن باشد؟ و دشمن دیروز، امروز دوست، اگر مصلحت ملت ایجاب کند؟

مرکز دراسات الشهيد الخامس

LEAVE A REPLY

Please enter your comment!
Please enter your name here

پست را به اشتراک بگذارید:

عضویت در خبرنامه

spot_img

محبوب

مطالب مرتبط
مطالب مرتبط

عملیات استرالیا… بین سفیدسازی تصویر اسرائیل و آماده‌سازی برای جنگی آینده!

عملیات استرالیا... بین سفیدسازی تصویر اسرائیل و آماده‌سازی برای...

مجریان برنامه‌های تلویزیونی عراق – بخش 4 – احمد ملا طلال – عدنان الطائي – أحمد الطيب

مجریان برنامه‌های تلویزیونی عراق - بخش 4 - احمد...

آیا اقلیم کردستان نقش فندک روسی را در اتاق گاز بازی کرد؟

آیا اقلیم کردستان نقش فندک روسی را در اتاق...

مجریان برنامه‌های تلویزیونی عراق – بخش 3: احمد البشیر – سامر جواد – غزوان جاسم

مجریان برنامه‌های تلویزیونی عراق - بخش 3: احمد البشیر...