آیا زهران ممدانی در عراق هم ظاهر میشود؟!
جهاد کاظم العکیلی

تاریخ شواهد بسیاری از زندگی دولتها و افراد به ما ارائه میدهد، برخی ساده و روان با واژگان خود هستند و برخی دیگر بر اساس رویدادهای جاری در تاریخ پیچیده هستند… و از آنجایی که زمان قوانین خود را دارد، زیرا با رویدادهای تاریخی مرتبط است، باید آن را به حافظه خود بازگردانیم و رویدادهای آن را با حال، دیروز نزدیک و دور پیوند دهیم. به عنوان مثال، آمریکا، فرزندانش از سیاستمداران، هنرمندان و فعالان رسانه ای، آن را می ستایند، به خاطر قدرتی و عظمتی که آمریکا به آن رسیده است و جهان را در داخل و خارج می ترساند و آنچه از زبان حاکمانش از طریق ابزارهای هنری و رسانه ای گفته می شود، برای همه مردم جهان، به ویژه ما اعراب و مسلمانان، مشروط شده است، ما ضعیف ترین مخلوقات خدا نزد آمریکا محسوب می شویم. با این وجود، ما خود را با اتلاف وقت مشغول کرده ایم بدون اینکه به آن اهمیتی در زندگی خود بدهیم تا وضعیت خود را در همه شرایط زندگی توسعه دهیم.
دولتهای ما به زمان و اهمیت آن در زندگی ما اهمیتی ندادند… حتی به اهمیت آنچه بانوی هنرمند فقید می اکرم هنگام خواندن آهنگ “عجله کن ای عقربه ساعت” گفت. اما متأسفانه سیاستمداران برخلاف آن عمل کردند… و گفتند “برگرد ای عقربه ساعت” و به عبارت دیگر بازگشت به عقب.
تحولات زمان و فلسفه عقب نشینی
به عنوان مثال، ساعتی که به زمان آمریکایی مرتبط است به سرعت پیش می رود تا آقای زهران ممدانی، شهردار نیویورک، را به ما نشان دهد که سرسختانه سیاست ترامپ را که بر همه مردم مسلط است به چالش می کشد. با این حال، ما وارد یخچال زمان شده ایم و بدون هیچ حرکتی که احساسات ما را نسبت به مردم و وطنمان بیدار کند، منجمد شده ایم… و حقیقت در اینجا باید گفته شود، شایسته بود که ممدانی دههها پیش در کشور ما ظاهر شود. زیرا اسلام در اعماق ما ریشه دارد و جوامع ما همگن و غیرمهاجر هستند و تاریخ ما یکی است و بسیاری از پیوندهای مشترک فرض بر این است که محیطی حاصلخیز برای این امر باشد، شبیه به آنچه زهران برای مردم آمریکا در ایالت نیویورک به ارمغان آورد، جایی که او یک انقلاب واقعی علیه استثمار و سلطه ترامپ در آمریکا به راه انداخت.
آگاهی جمعی در عراق نمی تواند شکوفا شود مگر اینکه نظام ارزش ها بر اساس نقدی عقلانی و مستقل از وابستگی به قدرت بازسازی شود. افراد زمانی تغییر ایجاد می کنند که درک کنند زمان یک چرخه پوچ نیست، بلکه فرصتی برای تجدید حیات تمدنی است. غیبت متفکر فعال در صحنه سیاسی عراق نشان دهنده بحران رهبری فکری است نه بحران منابع. ظهور یک “ممدانی عراقی” منوط به اراده اجتماعی است که درس تاریخی را درک کند و آن را به یک عمل سیاسی بالغ تبدیل کند.
اما ما در سطح واقعیت فعلی خود، “عقربه ساعت” را به عقب راندیم و باعث خشم هنرمند می اکرم شدیم…! نسبت میلیاردرها، صاحبان کاخ ها و املاک مجلل و امتیازات و صاحبان القاب، تجمل، حاکمیت و شکوه و عظمت در کشور ما افزایش یافته است… و این تعداد بدون هیچ شرمی در مقابل بیکاری، فقر و بیماری های بیگانه با جامعه عراق قرار دارد… و ما هنوز به دنبال کسی هستیم که کشور را نجات دهد، همانطور که در نیویورک به دست زهران ممدانی…!؟



