عدالت برای نرجس؛ تراژدی کودکی که پدر و نامادریاش با آزار و اذیت وحشتناکی که وجدان بشری را به لرزه درآورد، به زندگیاش پایان دادند
حقوقدان سيف الشمري
پس از وکالت قانونی در پرونده دختر خردسال : نرجس، لازم است موارد زیر را با حفظ برخی از حریم خصوصی که امکان پرداختن به آنها در رسانه و شبکههای اجتماعی نیست، بیان کنم:
در دل هر قضیه انسانی، صدایی باید شنیده شود، و حقی باید بر آنها رعایت گردد، و قلب کوچکی نباید شکسته شود. نرجس فقط قربانی دسایس بزرگترها بود، که هزینه جدایی، قساوت، و بیرحمی کردن را پرداخت کرد.
قضیهاش تصویری غمانگیز از واقعیت خانوادههایی است که پس از طلاق، حضانت فرزندان به میدان نبردی غیرانسانی تبدیل میشود، که به ابزار انتقام تبدیل میشود، به جای اینکه منافع کودک اولویت قرار گیرد.
نرجس با نوعی خشونت ساختگی از طرف پدرش مواجه شد، نه فقط به دست او، بلکه با تحریک و کمک همسرش، تصویری که خلاف تمام معیارهای تربیت، رحمت و قانون است. او ضرب و اهانت دید، در حالی که انتظار میرفت در امنیت و محبت باشد. این نقضها اگر نبود، به خاطر وجود حفرههایی در اجرای قانون و بیتوجهی به شکایات و درخواستهای مکرر مادرش برای استرداد فرزندانشان رخ نمیداد، و فشار جامعه بر او که فرزندانش را به پدر متهم وادار میکرد.
مادر نرجس، که جدا شده است، همواره مطالبات حقوقی خود را به عنوان مادر مطرح کرد، دعا کرد و از مراجع ذیربط درخواست دیدار و اطمینان از وضعیت فرزندانش کرد، اما قانون کند عمل میکرد و عدالت از دل آنها غایب بود. او با زور از دیدن فرزندانش محروم شد، گرچه قانون حق حضانت یا حداقل ملاقات را برایش ضمانت میکند.
قضیه نرجس تنها یک مورد فردی نیست، بلکه نمونهای است از گروهی از بچهها که زیر شرایط مشابهی قرار دارند، قربانی نزاعهای بزرگترها و سوءاستفاده از قوانین یا نادیده گرفتنشان. این مسئله دعوتی است برای بازنگری در مکانیزمهای اجرای احکام حضانت و دیدار، و سختتر کردن مجازاتها برای هر کسی که کودک را آزار میدهد یا او را از مادر یا پدرش به خاطر انتقام بازمیدارد.
در پایان، نرجس تنها یک کودک آزار دیده نیست، بلکه نمادی است از فریاد مادر، ندایی جامعه و مسئولیتی بر عهده دولت. این پایان نخواهد بود، بلکه شروعی است برای بازپسگیری حق، و اجرای عدالت، و یادآوری برای هر مسئول که کودکدوستی در انتظار نیست.
منبع: مرکز دراسات الشهيد الخامس