وطن برای آنها..  وطن‌پرستی و گرسنگی هم برای ما!

تاریخ:

وطن برای آنها..  وطن‌پرستی و گرسنگی هم برای ما!

حسن درباش العامری – تحلیل‌گر عراقی

از من می‌خواهند یکی از آنها را انتخاب کنم و بر شانه‌هایم بگذارم، رأیم را در صندوقی که به اندازه شکمشان ساخته‌اند، رها کنم تا نفسم را بند بیاورد و دهانم را ببندد و قلمم را بشکند، تا با چهره‌های متفاوت و نقاب‌های سیاه جدید بازگردند و حق السهم دزدی‌ها را بین خود تقسیم کنند، اما با همان حرص و آز و غارت و معاملات.

می‌خواهند باور کنم که رأی من، حالم را تغییر می‌دهد و وطنی را که جویده‌اند، به من بازمی‌گرداند و اینکه آنها فرزندان این خاک هستند، در حالی که همه چیز در آنها عاریتی است:
وجدانشان، وفاداری‌شان و حتی لبخندهایشان در فصل انتخابات.

از من می‌خواهند رای بدهم تا اموالم را بدزدند و آینده‌ام را مصادره کنند، سپس در وطنم به عنوان یک شهروند غریب، تحت رحمت خودشان زندگی کنم، به دنبال شکر از خربزه تلخ باشم و بین دندان‌هایشان به دنبال حق خودم بگردم، گویی که صدقه می‌خواهم نه حق.

از من می‌خواهند پل‌ها بسازم تا آنها با ماشین‌های لوکس خود از روی آن عبور کنند و زمین را بکارم تا آنها خیراتش را درو کنند و شب و روز کار کنم تا مالیات هوا و آب و نور را به آنها بپردازم.

همه چیز را می‌فروشند: نفت و بنادر و صحراها، کوه‌ها و رودخانه‌ها، حتی کرامت فقرا هم در حراج سیاسی‌شان است.

و وقتی از غارت سیر می‌شوند، و ای کاش سیر می‌شدند، به کاخ‌هایشان بازمی‌گردند و در شب‌های رنگارنگ خود می‌رقصند، در حالی که ما باقیمانده نان را حساب می‌کنیم و دخترانمان را جمع می‌کنیم قبل از اینکه فردا برسد.

پس وطن با خیراتش برای آنها، و ملیت‌گرایی که نه نان می‌دهد و نه کرامت را حفظ می‌کند، برای من.

مناصب و تشریفات برای آنها، و درد سوال در صف‌های برق و آب و شغل برای من.

آنها پیروزی‌های موهوم را جشن می‌گیرند، و ما آرزوهایمان را در سکوت دفن می‌کنیم و به زندگی در انتظاری بی‌پایان ادامه می‌دهیم.

اما با وجود همه چیز، چیزی در ما باقی خواهد ماند که نه خریده می‌شود و نه دزدیده می‌شود:
ایمانی که وطن مشتی خاک نیست که بین طوایف سیاستمداران و میخانه‌های سیاست تقسیم شود و نه معامله‌ای که در تاریکی انجام شود و نه پولی که در تاریکی شبی که طولانی شده بر بدن‌های برهنه آویزان شود.

وطن روحی است که در ما ساکن است و اگر آن را از دستانمان بدزدند، از قلب‌هایمان بیرون نخواهند کشید.

بله، وطن برای آنها همانطور که غنیمت می‌خواهند،

و ملیت‌گرایی برای من همانطور که آن را عهدی شکست‌ناپذیر می‌بینم،

و بر من است، اگرچه شکمم گرسنه باشد و پاهایم خسته، همچنان در صورتشان فریاد بزنم:
“وطن ملک شما نیست… و هرگز از اموال دزدان نخواهد بود.”

مرکز دراسات الشهيد الخامس

LEAVE A REPLY

Please enter your comment!
Please enter your name here

پست را به اشتراک بگذارید:

عضویت در خبرنامه

spot_img

محبوب

مطالب مرتبط
مطالب مرتبط

شبکه‌های تلویزیونی کُردزبان عراق – بخش سوم ؛ زاگرس – زارو

شبکه‌های تلویزیونی کُردزبان عراق – بخش سوم ؛ زاگرس...

خلع سلاح نیروهای مقاومت… ماجرایی که تبدیل به قصه و داستان شده است!

خلع سلاح نیروهای مقاومت... ماجرایی که تبدیل به قصه...

«منجی منتظر»؛ فرستاده‌ی آمریکایی ساوايا و خلع سلاح گروه‌های عراقی

«منجی منتظر»؛ فرستاده‌ی آمریکایی ساوايا و خلع سلاح گروه‌های...