کوهی که موش زایید!
مروج العبيدي – تحلیلگر
در زمانهای که رویدادها با شتابی بیسابقه رخ میدهند و گسترهٔ اطلاعات لحظهبهلحظه وسیعتر میشود، گواهیهای تقدیر و مشارکت… یا عناوین علمی و دانشگاهی ناحق همچون «دکتر» یا «استاد»، به نمادی برای منزلت و احترام بدل شدهاند؛ آنهم برای افرادی که کمترین شرایط لازم را برای دستیابی به آنها نداشتهاند. این وضعیت، بهسبب ضعف و نبود نظارت حرفهای بر نهادهای آموزشی، به ارزیابی سستی از بسیاری افراد انجامیده که مشروعیت علمی این نهادها را تهدید کرده و بذر تردید را در اذهان مردم میکارد.
چنین گواهیها و عناوینی از سوی نهادهایی جعلی یا غیررسمی صادر میشوند؛ چه از طریق خرید و فروش، چه بهواسطهٔ روابط و تعارفات، یا از راه آنچه به نام «دانشگاههای کاغذی» یا «نهادهای تقدیر» شناخته میشود؛ با هدف کسب شهرت و موقعیت اجتماعی یا بهرهبرداری از ناآگاهی عمومی در سنجش صلاحیتها.
این پدیده، رقابتی ناعادلانه را برای دستیابی به مناصب یا اعتبار پدید میآورد که تنها به جعل ختم نمیشود، بلکه اعتماد جامعه به نهادهای علمی و آموزشی را نیز خدشهدار میسازد، روند رشد فکری را دچار آسیب میکند و چهرهٔ آموزش و پژوهش را مخدوش میسازد. پیامد دیگر آن، محرومماندن شایستگان از فرصتهای پیشرفت و ارزیابی علمی است. همچنین، به گسترش نادانی و اطلاعات غلط، بهویژه در حوزههای حساسی مانند سلامت، دین و آموزش، دامن میزند.
ازاینرو، لازم است قوانین سختگیرانهای وضع و اعمال شوند که با این پدیدهٔ استفادهٔ نابهجا از عناوین علمی مقابله کنند. مبارزه با چهرههای متقلب، مسئولیتی همگانی است؛ از افراد و نهادها گرفته تا رسانهها و دولتها. تنها در این صورت است که میتوان از جایگاه علم و حرمت اهل دانش پاسداری کرد. زیرا مدرک، صرفاً یک برگ کاغذ نیست، بلکه ثمرهٔ تلاش و نماد ارزشهای علمی و صداقت است. وقتی این مدرک به ناحق به کسی اعطا شود، هم ظلمیست در حق دانشمندان، و هم فریبی برای جامعه؛ و دروازهایست برای گسترش دروغ و ادعاهای واهی در همهٔ ابعاد زندگی.
امید آن است که زایش کوهها، زایش شایستگان و توانمندان باشد که با استحقاق، این عناوین را به دوش کشند… نه زایش موشهایی که از زهدان آن کوهها زاده میشوند.
کتابات