بازگشت مجرم به صحنهی جرم… چرا حالا؟
جمعه الحمدانی

بازگشت تعدادی از افراد تحت تعقیب و متهم به جرایم تروریستی و فرقهای…
به کشور، در میان پرسشهای تند…
عراق شاهد بحث گستردهای است…
و اولین آنها رافع الرفاعی است که از نظر قضایی تحت تعقیب است و پروندههای جنایی و فرقهای دارد…
درباره جدیت این گام و زمانبندی آن در سایه یک وضعیت سیاسی و امنیتی شکننده…
به طوری که کارشناسان امنیتی معتقدند…
بازگرداندن این افراد تهدیدی برای ثبات اجتماعی است…
و تهدیدی برای امنیت شهروندان است، زیرا راه را برای بازگشت تفکر افراطی باز میکند…
که سالها عراق را خسته کرده است، در حالی که برخی این تصمیم را در چارچوب آشتی ملی و بستن پروندههای گذشته توجیه میکنند…
اما خیابانهای عراق هنوز حافظهای سنگین از خون و انفجارها دارند…
و میترسند که این بازگشت مقدمهای برای آشفتگیهای جدید باشد، به ویژه با فقدان شفافیت در پروندههای تحقیق و مسئولیتپذیری قانونی…
خطری که امنیت و ثبات را تهدید میکند
بازگشت شخصیتهای متهم به تروریسم در این برهه حساس، تنها یک اقدام اداری نیست، بلکه تصمیمی است که ابعاد امنیتی و سیاسی خطرناکی دارد.
عراق همچنان از شکنندگی آشکار در نهادهای امنیتی خود و از نفوذهای فکری و سازمانی که هنوز بسته نشدهاند رنج میبرد.
بازگرداندن شخصیتهایی که به تحریک یا فتاوای فرقهای محکوم شدهاند، پیامی نگرانکننده ارسال میکند مبنی بر اینکه میتوان خون عراقیها را به نام “آشتی” نادیده گرفت یا با آن مدارا کرد.
کارشناسان امنیتی هشدار میدهند که این بازگشت ممکن است برای بازسازی شبکههای افراطی جدید تحت پوشش سیاسی یا اجتماعی، بهویژه در مناطقی که قبلاً صحنه درگیری بودهاند، مورد استفاده قرار گیرد.
آشتی یا معامله سیاسی؟

در مقابل، برخی از مسئولان این اقدامات را بخشی از «آشتی ملی» میدانند که هدف آن بستن پروندههای گذشته و کاهش تنشها است.
اما آشتی واقعی با پنهان کردن حقایق و سفید کردن صفحات کسانی که دستشان به خون آلوده شده است، محقق نمیشود.
عدالت با ملاحظهکاری محقق نمیشود و صلح را نمیتوان به بهای حقوق قربانیان بنا کرد.
احیای ایده آشتی به این شکل، شک و تردیدهایی را در مورد وجود معاملات سیاسی بین طرفهایی که به دنبال آرام کردن یک وضعیت انتخاباتی یا کسب حمایت یک طیف خاص هستند، برمیانگیزد.
و این باعث میشود که شهروند بپرسد: آیا خون شهدا به یک برگه چانهزنی جدید در بازی قدرت تبدیل شده است؟
حافظه عراقیها پاک نمیشود
خیابانهای عراق هنوز حافظهای سنگین از خون دارند و فتاوایی را که قتل را مجاز شمردند و سخنرانیهایی را که فرقهگرایی را در هر گوشه از کشور شعلهور کردند، فراموش نمیکنند.
چگونه جامعه میتواند به بازگشت کسانی که عامل مصیبتهایش بودند اعتماد کند؟
چگونه یک مادر عراقی که فرزندانش را در یک انفجار از دست داده است، میتواند قاتل آنها را ببیند که زیر پوشش “تسامح” لبخند میزند؟
این بازگشت، زخمهای قدیمی را دوباره باز میکند و ترس واقعی از بازتولید گفتمان افراطی، بهویژه در سایه ضعف نهادهای عدالت و فقدان شفافیت در پروندههای قضایی را برمیانگیزد.
سقوط هيبت قانون
کارشناسان تأکید میکنند که هرگونه مماشات با کسانی که دستشان به خون بیگناهان آلوده است، اعتماد مردم به دولت را از بین برده و به مجرمان فرصتی برای تجدید سازمان میدهد.
اگر احکام قضایی قابل تعلیق یا مصالحه باشند، چه چیزی مانع از ارتکاب جرم توسط دیگران میشود، در حالی که مطمئن هستند معامله بعدی ممکن است آنها را به صحنه بازگرداند؟
هيبت دستگاه قضا ضامن جلوگيرى از هرج و مرج در جامعه است و زمانى كه متزلزل شود، عدالت به كالايى براى خريد و فروش تبديل مىشود.
تکرار اشتباهات قدیمی
عراق به دلیل سهل انگاری با افراط گرایی در مراحل قبل، بهای سنگینی پرداخت کرده است. هرگونه گذشت کوچک امروز، فردا می تواند به یک فاجعه بزرگ امنیتی تبدیل شود.
بازگشت این افراد یک رویداد ساده نیست، بلکه نشانه یک نقص عمیق در مدیریت پرونده های امنیتی و سیاسی است، به ویژه اگر با معاملات یا توافقات پنهانی همراه باشد.
تاریخ نزدیک عراق پر از درسهایی است که میگوید هرکس یک بار با تفکر تروریستی مماشات کند، نسلها تاوانش را میپردازد.
عدالت نه انتقام
آشتی واقعی بر اساس عفو عمومی نیست، بلکه بر اساس عدالت و حق است.
هیچ جامعه ای نمی تواند از زیر آوار خون و ویرانی برخیزد، مگر اینکه همه کسانی که به بیگناهان ظلم کرده اند، بدون در نظر گرفتن وابستگی یا موقعیتشان، مورد بازخواست قرار گیرند.
جامعه خواهان انتقام نیست، بلکه فقط خواستار محاکمه مجرمان و افشای کسانی است که بازگشت آنها را تسهیل کرده اند و کسانی که پشت این معاملات هستند.
تنها عدالت است که ثبات را تضمین می کند، اما سازش های سیاسی صرفاً به تعویق انداختن انفجاری در آینده هستند.
کارشناسان تأکید میکنند که هرگونه تساهل با کسانی که دستشان به خون بیگناهان آلوده است…
اعتماد مردم به دولت را از بین میبرد و به مجرمان فرصتی برای تجدید سازمان میدهد…
زیر پوشش سیاسی یا اجتماعی جدید، در حالی که دیگران معتقدند…
آشتی واقعی بر اساس سازش های مشکوک بنا نمی شود…
بلکه بر اساس عدالت و احقاق حق و حسابرسی از هر کسی که در جنایات قتل، کوچاندن یا ترور دست داشته است…
تا فجایعی که عراق برای دهه های طولانی تجربه کرده است، تکرار نشود…
و این سوالات باز است که چه کسانی پشت این بازگشت ها قرار دارند و هدف واقعی از آن چیست؟ آیا هدف از آن آرام کردن یک وضعیت سیاسی خاص است یا به هم زدن مجدد اوضاع برای آمادگی برای یک مرحله انتخاباتی آینده…
و آیا انتخابات در عراق نقشی در بازگرداندن افراد تحت تعقیب برای راضی کردن یک طرف به قیمت خون شهدای عراقی دارد…
و کسانی که دستشان به کشتار و شعارهای فرقه ای آلوده است که نفرت انگیز و بی دلیل است…
بنابراین، باید یک بازدارنده قوی وجود داشته باشد، نه برای وابستگی ها و معاملات سیاسی به قیمت خون ما، بنابراین کسانی که برای این کار فراخواندند و امور مجرمان و قاتلان را برای بازگشت به عراق تسهیل کردند، باید مورد بازخواست قرار گیرند. آیا تلاش ها برای دستیابی به آنها و حضورشان در برابر دادگاه برای دریافت مجازات عادلانه خود موفق خواهد شد؟
مرکز دراسات الشهید الخامس



