چارچوب هماهنگی و انتخابات.. بین از دست دادن ابتکار و ترس از نتایج..!
سید عباس العرداوي – تحلیلگر
صحنه سیاسی عراق بر چند سوال و ابهام درباره سرنوشت احزاب سیاسی که اعلام مشارکت در انتخابات کردهاند، غالب شده است؛
اظهارات و اشاراتی از منبع تصمیم یا نزدیکان در مورد شرکت در انتخابات و حجم نتایجی که در دور آینده انتظار میرود، وجود دارد، اما در این مدت گذشته کسی را نیافتم که کاملاً خوشبین باشد یا از توانایی کسب نتایج مثبت اطمینان داشته باشد.
بحران انتخابات همه را نگران کرده است، اما احزاب چارچوب هماهنگی بیشتر نگرانی دارند و تلاش میکنند که سودانی را قانع کنند که یا همراه با آنها در قالب مشترک یا جداگانه شرکت کند.
آنها سعی داشتند خود را منسجم نشان دهند و فهرستی واحد ارائه دهند، همانطور که هوادارانشان میخواهند، اما تجربه شوراهای استانی و استانداران سهگانه نشان داده است.
برخی رهبران از توافقات قبلی سر باز زدهاند و به مناصب محلی طمع دارند و قواعد بازی را در بینشان شکستهاند.
این عامل نبود اعتماد در اتحادهای بعدی را تقویت کرده است و بر رسم اتحادهای فعلی که بیشتر انفراد و انزوا را نشان میدهد، تاثیر گذاشته است.
اغلب احزاب چارچوب هماهنگی میخواهند در انتخابات با فهرستهای جداگانه شرکت کنند، اما مجبورند، چون سودانی بر مشارکت اصرار دارد و آنها کنار گذاشته شدهاند، مخصوصاً بعد از اصرار سودانی بر شرکت بدون حضور چارچوب.
و هرکس بخواهد به سودانی ملحق شود، شرایط فراتین (حزبی که سودانی در سال 2021 تأسیس کرد) برایشان دشوار است، به ویژه طرف های مشکل ساز هیئت هماهنگی مقاومت، زیرا تیم او از تفاهم با آنها خودداری کرد تا از عواقب آن (یعنی آمریکا) دور بماند.
آنها کمی این را درک میکنند…!
همه احساس میکنند نمیتوانند همان نتایج گذشته را تکرار کنند، حتی کمیتههای مسئول پرونده انتخابات در تردید هستند، بخصوص در این دوره که چهرهها برای نامزدها افشا میشود و بین ثبت اتحادها و تایید یا رد نامزدها اختلاف است.
انتخاب مناطق جغرافیایی خاص یا ترک آنها، و امیدواری به اصلاح قانون انتخابات، همه چالشهای بزرگی است.
همچنین، چارچوب هماهنگی با مشکل بازاریابی گفتمان خود به مخاطبان مواجه است، پس از اینکه اکثر افراد تاثیرگذار از حمایت گفتمان آن دست کشیدهاند و مهمتر از آن، مشکلات سیاسی یا اجتماعی محلی یا منطقهای به اندازه کافی وجود ندارد که بتواند به آن تکیه کند، همانطور که قبلاً بود (خروج اشغال، داعش، جداییطلبی و منطقهبندی، محور و…).
این مسائل دیگر توجه عمومی را جلب نمیکند، پس چارچوب با چالش عظیمی در رسیدن به اهداف خود روبهروست.
رفتن اکثر احزاب چارچوب به مشارکت منفرد، نوعی خودکشی سیاسی است، چون رقابت در مناطق، یک پروژه است که همان جمعیت رأی میآورد.
وعدههای تکراری، شخصیتهای نامزد شده، فقط صورتکهای جدید برای چهرههایی است که محبوبیتشان کاهش یافته است.
بنابراین، فکر میکنم نتایج کمتر از حالت معمول باشد، یا برخی قویتر شوند و فقط نماد باشند، و این همواره باعث مشارکت مردمی فعال نمیشود که همیشه هدف آنها است.
در عوض، برآوردهای اجتماعی عراق وضعیت مطلوبی ندارند، اما عوامل حفظ حجم آنها، بر اساس قواعد قانون و توازنهای روند سیاسی است.
مرکز دراسات الشهید الخامس