چند نکته درباره ماجرای زینب جواد
احمد عبد السادة
به نظر من زینب جواد شخصیت مهمی نیست که مرکز بحثوجدل قرار گیرد. اما داستان جعلی که درباره اتهام به امنیت حشد شعبی مبنی بر انتشار تصاویر او و تمام جزئیات همراه این ماجرا ساخته شد، نیاز به پرسش، توضیح و رد دارد. از این منظر که زینب – با موافقت خودش – به عنوان ابزاری برای تخریب چهره حشد شعبی در دورانی که کمپین سازمانیافته و پرخرجی برای هدف قرار دادن حشد در جریان است، مورد استفاده قرار گرفته است.
در این رابطه موارد زیر قابل ذکر است:
۱. زینب جواد نه بازداشت شده بود و نه در اختیار امنیت حشد شعبی قرار داشت، همانطور که قبلاً ادعا شده بود. حتی از او خواسته نشده بود به اداره امنیت مراجعه کند. کل ماجرا مربوط به راننده همراه او (که عضو حشد بود) میشد که به دلیل داشتن خودرویی با «علامت توقیف» توسط نیروهای امنیتی متوقف و برای تحقیقات قانونی – به عنوان یک عضو حشد – به اداره امنیت منتقل شد. زینب اصرار داشت همراه این راننده و دوست «روزنامهنگار»اش به اداره امنیت برود. این موضوع ادعای او مبنی بر «ربایش» (که در کانال یوتیوی خميس الخنجر، حامی داعش مطرح کرد) و همچنین ادعای درخواست آزادی دوستش به بهانه «امانت بودن» او را کاملاً رد میکند.
۲. بر اساس اطلاعات موثق، تلفن همراه زینب جواد نه توقیف شد و نه حتی از او خواسته شد آن را تحویل دهد، زیرا اساساً مورد بازجویی نبود و در بازداشت به سر نمیبرد، برخلاف ادعاهای بعدی او.
۳. پس از انتشار تصاویر غیرمستهجن زینب جواد (که احتمالاً یا خودش برای دوستی فرستاده که بعداً منتشر شده، یا گوشی او هک شده، یا حتی احتمال قوی این وجود دارد که خود زینب این تصاویر را منتشر کرده باشد، خصوصاً پس از دروغهایی که در کانال الخنجر مطرح کرد)، او از این موضوع برای مشارکت در کمپین پست برای تخریب چهره حشد استفاده کرد.
۴. روش «وقاحتآمیز، زننده و تحریککننده»ای که زینب جواد پس از ماجرای انتشار تصاویر در کانال الخنجر از خود نشان داد، ثابت کرد که او یک «قربانی» نیست – همانطور که تبلیغ میشد – بلکه یک «ابزار» است که حتی حجب و حیای زنانه را هم رعایت نمیکند. شاید بیراه نباشد اگر بگوییم او از آن تیپ آدمهای «جلف» است که از رسوایی لذت میبرد و گاهی حتی به دنبال آن میرود. تقریباً همه عبارات رکیک و وُلگاری که او در فضاهای عمومی صوتی استفاده میکرد را شنیدهاند، که همین موضوع ادعای یکی از همان مرتجعین پوچ را که گفت «زیر عبای خودم و اجداد و عشیرهام از او محافظت میکنم» به شدت مسخره و خندهدار کرد.
۵. جزئیات این ماجرا نشان میدهد «همکاریهای پشتپرده» مشکوکی بین زینب جواد و یک فرد بانفوذ که ادعای ارتباط با حشد را دارد، وجود داشته است. این همان فردی است که راننده (عضو حشد) را مأمور «حفاظت» و همراهی زینب جواد در تمام رفتوآمدهایش کرده بود، و به خاطر همین فرد بود که تمام این ماجرا پیش آمد و به رسانههای زنجیرهای فرصت داد تا مثل همیشه پارس کردن به سمت حشد و امنیت حشد را از سر بگیرند.
سؤال اینجاست: این فرد کیست؟ آیا همان «خائن شیعه» است که اخیراً ابوعلی عسکری، مسئول امنیت کتائب حزبالله، در بیانیهاش به آن اشاره کرد؟!
مرکز دراسات الشهيد الخامس