فقر، جوان عراقی را به کام جنگ روسیه و اوکراین میکشاند
ادهم ابراهیم
۱۰ سپتامبر ۲۰۲۵

اخیراً کلیپهای ویدیویی منتشر شده که جوانان عراقی را نشان میدهد که یونیفرم نظامی روسیه را پوشیده و پرچم عراق را در جبهههای نبرد اوکراین برافراشتهاند. این موضوع مسئله استخدام مزدوران از عراق را برجسته کرده و خاطره صحنههای مشابه از جنگهای سوریه و لبنان را زنده کرده است.
شرایط اقتصادی وخیم، نرخ بالای بیکاری و فقر، بسیاری از جوانان عراقی را وادار کرده تا به دنبال هر منبع درآمدی باشند، حتی اگر به معنای پیوستن به عنوان مزدور در مناقشاتی باشد که به آنها مربوط نیست. برآوردها نشان میدهد که از سال ۲۰۲۳ حدود ۵۰۰ عراقی در روسیه حضور دارند که برخی از آنها طریق دلالان محلی جذب شدهاند.
کمیسیون روابط خارجی پارلمان عراق وجود این پدیده را تأیید و پیگیری رسمی آن را اعلام کرده است، اما واقعیت نشان میدهد که مشکل بسیار عمیقتر است. معادله صرفاً «جوانان بیکار» نیست، بلکه بهرهبرداری سازمانیافته توسط شبکههای جنایت سیاسی است که عراق را به بازاری آزاد برای قاچاق انسان تبدیل کرده است؛ گاهی تحت عنوان ایدئولوژیک مانند آنچه در سوریه اتفاق افتاد، و گاهی تحت عنوان نیاز معیشتی مانند آنچه امروز رخ میدهد.
تعطیل کردن عمدی اقتصاد عراق و نادیده گرفتن صنعت، کشاورزی و تجارت، هزاران جوان را به دام ناامیدی کشانده است. برخی از آنها به گروههای مسلح وابسته به احزاب پیوستهاند و برخی دیگر به کالایی برای فروش در بازارهای جنگ تبدیل شدهاند. و وقتی وجدان ملی غایب باشد، فرزندان مردم به سوخت نبردهای دیگران تبدیل میشوند، چه به عنوان مزدور و چه به عنوان پناهنده، در حالی که برخی از نیروهای سیاسی سودهای کلانی از خون فقرا به دست میآورند.
آنچه اتفاق میافتد تصادفی نیست، بلکه یک سیاست سیستماتیک و جنایت سازمانیافته است که توسط احزاب فاقد هرگونه تعهد ملی یا اخلاقی رهبری میشود که در ناکارآمدی و فساد از تمام رژیمهای قبلی پیشی گرفتهاند. این نیروها فساد را در همه جا کاشته و بیکاری و حاشیهنشینی را تشویق کردهاند تا جوانان در رحمت گروههای شبهنظامی و شعارهای فریبنده آنها باقی بمانند.
نکته دردناک این است که برخی از روحانیون و سیاستمداران در قبال این فاجعه سکوت میکنند، گویی تجارت با جوانان امری عادی شده است. اما حقیقت این است که کشور مورد تعرض قرار گرفته و خطرناکتر این که این پدیده جدید نیست، بلکه سالها پوشیده مانده است، تا جایی که تعداد تجارتشدهها به صدها و شاید هزاران نفر رسیده است.
عراق از نظر منابع غنی است، اما به دلیل سیاستمدارانش فقیر است. به جای این که انسان در آن بزرگترین سرمایه باشد، جوانان رها شدهاند تا در جنگها تحلیل روند یا با مواد مخدر نابود شوند یا در کافهها گم شوند. تاریخ کسانی را که آنها را به این سرنوشت کشاندهاند نخواهد بخشید و ننگ همراه کسانی خواهد بود که فرزندان کشور را به کالایی در بازار خون تبدیل کردهاند.
و این مشکل تنها از طریق یک دولت ملی واقعی که ریشههای بحران را با بازسازی اقتصاد، فعالسازی صنعت و کشاورزی، تأمین اجتماعی و خدمات اساسی، و افتتاح مراکز جوانان که امید را به آنها بازمیگرداند و نه اینکه آنها را به سمت مهاجرت یا مزدوری سوق دهد، قابل حل است.
عراق نیاز به یک نظام ملی فراگیر دارد که فراتر از طائفهگرایی و قبیلهگرایی باشد و اعتماد جوانان را به میهنشان بازگرداند. ادامه این روند تنها به معنای افول بیشتر و خونریزی بیشتر استعدادهای انسانی است که قرار بود پایههای آینده باشند.



