اشتباه مالکی تکرار نخواهد شد
حسن النحوي
جریانهای بزرگ و مسلط سیاسی از پیری هراس دارند، چه رسد به پیری زودرس؛ و بدتر از آن، ابتلا به «آلزایمر سیاسی» است، آنگاه که فراموش میکنند چگونه در دوره دوم، آرا را برای سیاستمداری جارو کردند که در آغاز، بهزعم خودشان، سخنگوی ائتلافشان بود.
درخشش نخستوزیر و تبلیغات رایگان چهارسالهاش در مهمترین منصب اجرایی کشور، از عوامل مهمی در کسب آرا و حذف برخی دیگر از صحنه سیاست است.
اصطلاح «اشتباه مالکی» حالا به مفهومی رایج بدل شده؛ مانند «پاشنه آشیل». مقصود من این نیست که خودِ مالکی اشتباه کرد، بلکه منظور این است که فراکسیونهای پارلمانی آن زمان، پذیرش دوره دوم او را اشتباهی میدانستند که باعث شد در آرا پیشتاز شود، جایگاه دیگران را بگیرد و حتی بهدنبال دوره سوم باشد، اگرچه شرایط عینی آن زمان مانع آن شد.
امروز، السودانی با همان «اشتباه مالکی» مواجه است. دوری فراکسیونها از ائتلاف با او در انتخابات، این برداشت را تقویت میکند که قصد دارند پس از انتخابات، او را بهطور سیاسی از صحنه خارج کنند. چراکه با وجود همه کرسیها و آرایی که بهدست خواهد آورد، به اکثریتی آسودهخاطر دست نخواهد یافت که او را از «عقده مالکی» برهاند، بهویژه با توجه به روابط قدیمی و مستحکم سایر فراکسیونهای شیعه رقیب با نیروهای سنی و کردی.
سنیها و کردها عادت دارند با کسی ائتلاف کنند که امتیازات بیشتری پیشنهاد دهد؛ و قطعاً آنکه در پی رسیدن به نخستوزیری است، بیشتر وعده خواهد داد تا آنکه هماکنون در این مقام قرار دارد و با اطمینان (و شاید توهم) از باقیماندن سخن میگوید.
سنیها و کردها با «اکثریت شیعه» همراهاند، نه «اکثریت انتخاباتی». و همچنان این معادلات سیاسی است که بر روند سیاسی حاکم است، نه نتایج انتخابات؛ البته با مشارکت بازیگر بینالمللی و عامل مرجعیت. انتخابات فقط عامل کمکی است، نه عامل اصلی.
از اینرو، رسیدن به دوره دوم نخستوزیری تقریباً غیرممکن است، مگر آنکه بازیگر بینالمللی( احتمالا منظور آمریکا یا ایران باشد – مترجم) یا عامل نجفی (مرجعیت) وارد عمل شود.
مرکز دراسات الشهيد الخامس