آیتالله سیستانی و دکتر ساتشدینه؛ دیدار 25 پیش
به قلم: سامی جواد کاظم
رفتار مردان قدرت در اغلب موارد نوشتن خاطراتشان است و هيچكس بهطور مطلق نميتواند به آن اعتماد كند، خصوصاً در مواضع تمجيد از خود و برچسبزني به دشمنان. به عبارت كوتاه، نميتوان به گواهي سياسيون، بهويژه علمانيها، اعتماد كرد. اما در نهايت، اين خاطرات يك سند به حساب ميآيند.
همزمان، اغلب، اگر نگوييم تمام مجتهدين ما، بهويژه كساني كه در رأس هرم فتوا بودهاند، خاطرات خود را ننوشتند، بلكه اين خاطرات توسط كسانی که در نزديكي آنها بودند و با آنها در ارتباط دائم بودند، نوشته شده است. اینگونه خاطرات نیز میتوانند جنجالانگیز باشند.
بين اين دو، من شخصاً به خواندن مواضع هر شخصيت ديني يا سياسي كه در زندگياش نوشتند، تمايل دارم و با توجه به واكنشهاي آنها، حقيقت موضع و مسائل مربوط به آن را ميدانيم.
مواضع بسیار بزرگی از یک شخصیت خاص صادر میشود که ما را به اطمینان مطلق میرساند که مواضع اینچنینی وقتی بعداً اعلام میشود که از ایشان صادر شده، معتبر است. هدف من صحبت درباره شخصیت آیتالله علی حسینی سیستانی است، عمر طولانیاش باد.
این شخصیت که در دنیا و نه فقط در منطقه، توجه زیادی را به خود جلب کرده، به خاطر مواضع و نظراتی که از او صادر شده، چه از نظر اقدامات موفق که 100 درصد درست بودند و چه از دیدگاهی برآمده از دل واقعیتها.
یک روز درباره دو موضع الاخضر الابراهیمی، نماینده سازمان ملل در عراق، و خبرنگار بزرگ و مشهور محمد حسنین هيكل نوشتم، زمانی که با آقای سیستانی ملاقات کردند و هر شخص موضع خود را در مقابل آقای سیستانی بیان کرد و به شدت از عقل و درک وسیع آقای سیستانی در مورد آنچه در جهان و منطقه، از دید دینی، سیاسی و فرهنگی، میگذرد، ابراز تعجب کردند.
امروز کتابی در دست من است با عنوان (ملاقات ربع قرن بین آقای سیستانی و دکتر ساتشدینه) تالیف آقای محمد رضوی و ترجمه محمد حیات. خلاصه کتاب این است که دکتر عبدالعزیز عبدالحسین ساتشدینه، متولد تانزانیا که در هند، ایران و عراق تحصیل کرده و سپس تحصیلاتش را در کانادا ادامه داد، سخنرانیها و مقالاتی در غرب دارد که در آنها ایدههای شیعه را نقد میکند. بعد از دیدار او با آقای محمد رضوی، نماینده آقای سیستانی در کانادا، این منجر به ملاقات با آقای سیستانی شد و این ملاقات در سال 1998 اتفاق افتاد. توجه کنید به سال دیدار و این کتاب در سال 2024 منتشر شده، بنابراین تأمل کنید که تاریخ مرجعیت چه مواضع و مناظراتی دارد که هنوز فاش نشده است.
این کتاب حاوی اطلاعات زیادی است، اما من به یک موضع خاص از آقای سیستانی یا به عبارت دقیقتر، نکات دقیق او در مورد نوشتههای دکتر ساتشدینه استناد میکنم. در کتاب او آقای سیستانی را با کلمه (آقا) توصیف میکند و متن زیر را ذکر میکند:
“آقا به مثال آیه ‘إنّ الدّين عند الله الإسلام’ اشاره کردند و ادعای ساتشدینه که کلمه اسلام در این آیه (که در زبان انگلیسی به صورت al-Islam نوشته میشود) با حرف کوچکی نوشته شده و نه با حرف بزرگی (که به معنای تخصیص است) بیان کرد، و تفاوت در این است که اسلام در اولی شامل دین خدا از زمان آدم تا (پیامبر خدا) محمد (صلى الله على نبينا واله وانبيائه) است و در دومی یعنی دینی خاص که در قرن هفتم میلادی ظهور کرد. آقای سیستانی گفتند که اگر دکتر به آیه، با فهم نحوی عربی نگاه میکرد، در چنین اشتباهی نمیافتاد، زیرا اسلام در اینجا، منظور آیه، دین است که پیامبر محمد (صلى الله عليه وآله) آورده است.”
به این استشهاد میگویم: تأکید آقای سیستانی بر استفاده از حروف بزرگ انگلیسی و معنای کلمه و آگاهی ایشان به فرهنگ لغوی انگلیسی و بیان تاریخ ظهور اسلام بر پایه قرون میلادی نشانگر میزان اطلاعات او به فرهنگ غربی است.
گفتگوی میان آندو، بسیار مفید بود و آقا همانطور که شایستهاش است در درک آنچه دکتر در دل دارد دقیق بود و به نقد دکتر احترام کامل داشت. و در نهایت پس از آنکه دکتر به اشتباهاتش اعتراف کرد، آقا از او خواست که اقرارنامهای بهطور دستنویس بنویسد و تلاش کند تا افکاری را که او در میان آنها ترویج کرده بود، اصلاح کند و از تمام وسایل ممکن استفاده نماید.
این اقرارنامه دستی، تأویلها و افزودههایی را که از سوی افرادی که از جزئیات ملاقات بیخبرند، مطرح میشود، پایان میدهد. زیرا کسانی بودند که در آستانهی تکفیر دکتر بودند و پس از این ملاقات، آقا توانسته است اظهارنظرهایی که ممکن است در اینجا یا آنجا انجام شود را متوقف کند.