منافع سُنیهای عراق در چیست؟
د. علي المؤمن
برخی از سخنرانیها و نظریهپردازیهای مذهب سُنی در عراق به شدت به سوی افراطیگری پیش رفته است، پس از تسلط گروههای جولانی بر سوریه، این سخنان از احساس سرزندگی و اعتماد به نفس به تهدید علنی علیه شیعهها و آمادهسازی میدانی برای حمله به نظام و سخن گفتن درباره بازگشت به قدرت و انتقام از شیعهها کشیده است.
این نظریهپردازیها بر پایه توهم بزرگی است که ذهنی افراطی آن را تولید میکند و شبیه ساختن بر روی زمینی گلی اشباعشده با آبهای آلوده است؛ موضوعی که باعث غرق شدن حاملان این نظریات و مژدهدهندگان آن و همچنین گمراهی کسانی که به دنبالهروی آنها هستند، خواهد شد.
صاحبان این نظریه، احتمالاً متوجه نیستند که بیداری و اعتماد به نفس واقعی آنها در امنیت و ثباتشان در تعامل مثبت با شیعههای خودشان، در عراق و دیگر جاها، و عدم تحریک و توطئه علیه آنها و پذیرش واقعیت دموگرافیک و سیاسی عراق خلاصه میشود.
خلاصه این واقعیت این است که سنیهای عرب هرگز به احتکار قدرت در عراق بازنخواهند گشت، حتی تا قیامت؛ این توهم برای همیشه از بین رفته است و آنها هرگز قادر به تقسیم قدرت در عراق و دولت آن با شیعهها نخواهند بود، حتی اگر تمام کشورهای جهان را به کمک بخواهند و نه تنها به گروههای جولانی و تروریستهای داعش و القاعده و بقایای بعث و حکام ترکیه و عربستان و قطر و اردن تکیه کنند. بنابراین؛ تکیه بر قدرت خارجی به هیچوجه برای آنها مفید نخواهد بود و تنها آنها را به تونلهای تاریک و بنبستهایی سوق خواهد داد که انتهایی ندارند.
شیعهها 65% از جمعیت عراق را تشکیل میدهند و سنیهای عرب تنها 16% هستند و بنابراین؛ طبیعی است که ارکان دولت عراق و تصمیمگیریهای آن در زمینههای قانونی، اجرایی، قضایی و امنیتی در دست شیعهها باشد، همانطور که در هر جایی که اکثریت قومی و مذهبی وجود دارد. علاوه بر این، شیعههای عراق از سال 2003 به تدریج در تصاحب تمام عناصر قدرت سیاسی، نظامی، اقتصادی، دینی و اجتماعی پیشرفت کردهاند و به سطوح بیسابقهای از زمان دولت امام علی در کوفه دست یافتهاند. و شاید بسیاری از عراقیها، چه سنی و چه شیعه، از این موضوع بیخبر باشند که فقط یکچهارم نیروهای حشد شعبي اکنون قادر است تنها در عرض یک ماه دمشق را تسخیر کند، بر اساس دادههای نظامی، که این موضوع تکیه برخی از طائفهگرایان به گروههای جولانی را تنها توهمات بیاساس میسازد.
شاید لازم باشد سنیهای عراق روزی یک میلیون بار از خداوند سپاسگزاری کنند، که به آنها امتیازاتی بزرگ عطا کرده است که هیچ اقلیت دیگری در کره زمین نمیتواند به آنها امید داشته باشد، و همچنین از شیعیان کشورشان تشکر کنند، زیرا آنها با سنیها همانطور که رژیم بعثی با شیعهها رفتار میکرد، رفتار نکردند، بلکه آنها را به عنوان شرکای اصلی در حکومت و تصمیمگیری دولت پذیرفتهاند و مقام رهبری بالاترین نهاد در کشور (نهاد قانونگذاری) را به آنها واگذار کردند و مسئولیتهای بالایی را به آنها سپردند که شیعهها در سایر کشورها به عنوان یک اقلیت مذهبی از آن محروم هستند.
باید صاحبان خطاب طائفی یقین داشته باشند که تشدید مکرر در زبان خصمانه و تحریکآمیزشان و وابستگی به استراتژی ورود بعثیها و تکفیریها به ارکان دولت و تخریب آن از درون و ادامه تحریک علیه شیعهها؛ منجر به عکسالعملهای غیرمطلوبی از سوی قشر شورای شیعهها خواهد شد، از جمله فشار به احزاب و شخصیتهای شیعه در قدرت، به منظور اعلام عراق به عنوان یک دولت شیعه خالص در فرهنگ، قوانین و خطابهاش و در آن صورت، تمام مناصب دولت تنها در اختیار شیعهها خواهد بود، که به شکلگیری یک اتحاد رسمی و جامع با تمام شیعههای جهان منجر خواهد شد.
به نقل از: مرکز دراسات الشهید الخامس