چگونه باید به حملهی صهیونیستی علیه قطر و هدف قرار دادن رهبران مقاومت نگریست؟
د.محمود الهاشمی
مدیر مرکز الاتحاد برای مطالعات – بغداد،
۱۰ سپتامبر ۲۰۲۵

۱- این حمله نمیتواند واکنشی فوری به «عملیات قدس» باشد، زیرا تدارک چنین حملاتی نیازمند زمان بیشتر و هماهنگی گستردهتری است.
۳- حمله به قطر از زمانی آغاز شد که حمله به شبکه الجزیره شروع شد؛ بستن دفاتر این شبکه در سرزمینهای اشغالی، کشتن خبرنگاران و تصویربرداران، و بمباران دفاتر آن. اسرائیل بر این باور است که شبکه الجزیره در افشای جنایات این رژیم در غزه و دیگر مناطق نقش مهمی داشته است.
۴- پیشتر دفتر نخستوزیر اسرائیل (نتانیاهو) به دلیل شکایت قطر از اسرائیل در دیوان بینالمللی دادگستری درباره توقف نسلکشی در غزه و لزوم ورود کمکهای غذایی و دارویی به این منطقه، بهشدت از قطر انتقاد کرد.
نتانیاهو از طریق دفتر خود اعلام کرد:
«زمان آن رسیده که قطر از بازی با افکار عمومی با دوگانهگویی دست بردارد و تصمیم بگیرد که آیا در کنار تمدن خواهد ایستاد یا در کنار بربریت حماس»، بهزعم او.
۵- نتانیاهو بارها میانجیگری قطر را زیر سؤال برده و آن را جانبدارانه به نفع حماس توصیف کرده است. او از قطر خواسته «یکسو را انتخاب کند» (یعنی یا اسرائیل یا حماس). در مصاحبهای با شبکه مسیحی آمریکایی “Christian Daystar” بهشدت از رفتار قطر انتقاد کرد.
گفته میشود که این اظهارات در پسزمینهی ماجرای معروف به “قطرگیت” و بازداشت دو تن از دستیاران نخستوزیر به اتهام کمک به منافع قطر در طول جنگ و پیش از آن مطرح شده است.
۶- قطر چندین بار به اتهامات و اظهارات نتانیاهو پاسخ داده است.
ماجد الأنصاری، سخنگوی وزارت خارجه قطر، در پستی در شبکه ایکس (توییتر سابق) در ماه مه ۲۰۲۵ گفت: «دولت قطر قاطعانه اظهارات تحریکآمیز دفتر نخستوزیر اسرائیل را که فاقد حداقلهای مسئولیت سیاسی و اخلاقی است، رد میکند.»
۷- رژیم صهیونیستی معتقد است که قطر روابط ویژهای با ترکیه دارد و از رویکردهای آن در سوریه حمایت میکند؛ رویکردهایی که با پروژههای تجزیهطلبانهای که اسرائیل در سوریه دنبال میکند، در تضاد است.
۸- پایگاه نظامی ترکیه در قطر (منطقه الریان) هیچ نقشی در دفع حمله صهیونیستی به دوحه نداشت.
۹- حمله به دوحه با هماهنگی کامل با ایالات متحده انجام شد. عملیات سوخترسانی هوایی به جنگندههای صهیونیستی با همکاری پایگاههای بریتانیایی منطقه انجام گرفت.
چگونه ممکن است به پایتختی که بزرگترین پایگاه نظامی آمریکا در جهان را در خود جای داده حمله شود؟! بدیهی است که این پایگاه از خود در برابر موشکهایی که به سویش شلیک شدهاند، دفاع میکند.
۱۰- این حمله به قطر و پذیرش آن از سوی آمریکا، نشان داد که دیگر هیچ اعتباری برای پیشنهادهای ترامپ در زمینه آتشبس در غزه باقی نمانده است؛ بهویژه اگر وی با بمباران طرف مذاکرهکننده و نقض حاکمیت کشور میزبان مذاکره موافقت کند. این یک رسوایی آشکار سیاسی برای آمریکاست.
۱۱- قطر کشوری کوچک با مساحت ۱۱ هزار کیلومتر مربع است. مساحت دوحه که پایگاههای آمریکایی “العدید” و “السيلية” و نیز پایگاه ترکیهای در “الریان” در آن قرار دارد، فقط ۱۳۲ کیلومتر مربع است.
جمعیت اصلی قطر حدود ۴۰۰ هزار نفر است و همراه با سه میلیون نفر خارجی ساکن کشور، در برابر این تجاوز صهیونیستی چه میتوانند بکنند؟
۱۲- نتانیاهو صحنه سیاسی کشورهای خلیج را بهخوبی مطالعه کرد پیش از آنکه دست به این اقدام بزند: امارات در اختیار یهودیان است و حتی به “اسرائیل دوم” شهرت یافته؛ کویت ضعیفتر از آن است که واکنشی نشان دهد و همچنان درگیر مشکلات با عراق است؛ عمان از فضای جنگ دور است؛ و عربستان از دو موضوع ناراضی است:
نخست اینکه چرا قطر، با وجود کوچکی، نقش میانجی بین مقاومت و اسرائیل را بر عهده گرفته است.
دوم اینکه حذف حماس و رهبرانش برای عربستان خوشایند است، چرا که در مسیر عادیسازی روابط با اسرائیل و تکروی در موضع خلیج قرار دارد.
۱۳- این حمله صهیونیستی وساطت قطر در پرونده فلسطین را برای همیشه پایان داد. در ذهن نتانیاهو این اصل ثبت شده که:
«میانجی باید طرف اسرائیل را بگیرد – وگرنه بمباران خواهد شد!»
۱۴- هیچ پادشاه یا امیری در خلیج نمیتواند بیش از حد در حمایت از قطر پیش برود، چون ممکن است موشکها به سوی کاخ او نیز پرتاب شوند.
۱۵- ملتهای خلیجی بهخوبی دریافتهاند که آمریکا از آنها محافظت نمیکند و در معرض هر حملهای قرار دارند، بدون اینکه حق واکنش داشته باشند.
۱۶- کشورهای عربی یا غرق در بحرانهای داخلی و جنگهای خارجی هستند، یا ناتوان از انجام هر اقدام ملموس برای حمایت از قطر.
۱۷- آمریکا از حق وتوی خود برای جلوگیری از تصویب هرگونه قطعنامه علیه اسرائیل در شورای امنیت استفاده خواهد کرد.
۱۸- حمله به قطر کاملاً به ضرر ایالات متحده است، چرا که تمامی دوستان آن دریافتند که آمریکا منافع خود را بر منافع دوستانش ترجیح میدهد.
۱۹- جهان یقین پیدا کرده است که ترامپ ضعیفتر از آن است که درخواست اسرائیل را رد کند؛ و پیروزی او در انتخابات ریاست جمهوری نتیجه حمایت صهیونیستها بوده است.
۲۰- دولت ترامپ، جهان را به هرجومرج کشانده است؛ از حمله به ایران و تهدید ونزوئلا و برزیل گرفته تا عبور ناو کانادایی و ناوشکن استرالیایی از تنگه حساس تایوان در روز شنبه همین ماه و محکومیت این اقدام از سوی چین و حمایت مطلق این کشور از دشمن صهیونیستی، و اعلام رضایت آن از اقدامات تهدیدآمیز اسرائیل برای صلح جهانی.
این هرجومرج ممکن است جهان را بهسوی جنگی ویرانگر سوق دهد؛ خدای نکرده.
۲۱- همگان میدانند که قطر کشوری صلحطلب است و آنچه انجام میدهد فقط میانجیگری برای توقف خونریزی در جنگی است که دو سال به طول انجامیده است.
حمله صهیونیستی به پایتخت آن باعث همدردی جهانی با قطر و محکومیت شدید اسرائیل شده است.
۲۲- پس از حمله اسرائیل به قطر، کشورهای عادیسازیکننده روابط (و حتی آنان که در اندیشه آن بودند) یقین یافتند که اسرائیل رژیمی یاغی است که به قوانین و نظم بینالملل پایبند نیست و ممکن است خود قربانی هر حمله آتی شود؛ هیچکس از آن در امان نیست.
۲۳- با توجه به جنگ غزه، حمله اسرائیل به ایران و قطر و پاسخ ایران در قالب «وعدههای سهگانه»، جهان – بهویژه کشورهای منطقه – به این نتیجه رسیدند که تنها راه مقابله با سلطهگری اسرائیل، مقاومت است؛ برای فرسایش و در نهایت نابودی آن.
در غیر این صورت، همه باید منتظر نوبت خود باشند؛ چه بسا هدف بعدی، شخص آنان یا خانوادهشان باشد.
حمله اسرائیل، در اصل، به معنای لغو کامل سیاست و دیپلماسی و حاکمیت منطق برتری نظامی است؛ نه فقط در سطح فلسطین، بلکه در کل منطقه عربی. این تجاوز، ادامهی روند حملات به سه کشور عربی دیگر یعنی سوریه، لبنان و یمن است. حتی در مورد مصر نیز، آنچه رخ داده اعلام صریح سقوط حاکمیتهای عربی و اثبات این است که دیگر هیچ مرزی برای اسرائیل وجود ندارد.



