بازاریابی سیاسی… از دنیای تروریسم تا دنیای سیاست (برای نمونه: جولانی)
د. قاسم الغراوي
در طول قرون، «بازاریابی سیاسی» بهویژه با ظهور رسانههای نوین، دستخوش تحول چشمگیری شده است. استفاده از پوسترها، رادیو، تلویزیون، و سرانجام رسانههای دیجیتال، بهطور کلی شیوهٔ ارتباط سیاستمداران با افکار عمومی را دگرگون کرده است.
امروزه، بازاریابی سیاسی صنعتی چند میلیون دلاری است که مخاطبان را بهطور دقیق هدف میگیرد و تأثیری گسترده دارد. ساختن یک تصویر عمومی یا برند سیاسی، یعنی «پرداختن به یک روایت منسجم که ارزشهای شخص یا حزب را منعکس کرده و قادر باشد پیوندی عاطفی با هواداران ایجاد کند».
شرایط تاریخی ظهور مارگارت تاچر با شرایط اوکراین یا سوریه متفاوت بود، چرا که هر کشوری زمینهها و بحرانهای خاص خود را دارد. با این حال، ترویج چهرهٔ رهبران سیاسی، دانشی مستقل است و به گفتهٔ متخصصان، میتواند در صعود یا افول آن شخصیتها، نقش تعیینکنندهای ایفا کند.
بازاریابی سیاسی، بهطور ساده، همان اصول و قواعد بازاریابی تجاری را وام میگیرد و آن را در جهان سیاست به کار میبرد؛ با این تفاوت که بهجای تبلیغ کالاها، برندهای لوکس، سفرهای گردشگری یا محصولات ورزشی، از آن برای تبلیغ اشخاص و ایدههای سیاسی استفاده میشود.
در همین زمینه، «رابرت فورد» سفیر پیشین آمریکا در سوریه، بحثبرانگیز شد؛ او در یک سخنرانی که از طریق کانال «شورای بالتیمور برای امور خارجی» در یوتیوب منتشر شد، فاش کرد که با «احمد الشرع» رئیس موقت سوریه، دیدار کرده است؛ دیداری که در چارچوب تلاشی اعلامنشده برای تبدیل او از «چهرهای تروریستی به سیاستمدار» صورت گرفت.
فورد توضیح داد که در سال ۲۰۲۳ از سوی مؤسسهای غیر دولتی و بریتانیایی که در حوزهٔ حل منازعات فعالیت میکند، دعوت شده بود تا در فرایند موسوم به «بازپروری الشرع» شرکت کند. وی گفت: «از من خواسته شد که احمد الشرع را از جهان تروریسم به جهان سیاست بیاورم».
او افزود که در پذیرش این دعوت بسیار مردد بود و با کنایه گفت: «خودم را با لباس نارنجی و چاقویی بر گردنم تصور میکردم»، اما در نهایت پس از گفتوگو با چند نفری که پیشتر با الشرع دیدار کرده بودند، دعوت را پذیرفت.
فورد اشاره کرد که هنگام یادآوری نام مستعار جنگی احمد الشرع دچار اشتباه شد و بهاشتباه او را «عبدالقادر الجولانی» خواند، درحالیکه نام واقعیاش «ابو محمد الجولانی» بود. نکتهٔ قابلتوجه به گفتهٔ فورد این بود که الشرع «تا زمانی که دمشق را در دسامبر گذشته تصرف نکرد، هرگز نام واقعیاش را فاش نکرده بود».
فورد گفت که در نخستین دیدارشان در مارس ۲۰۲۳ به الجولانی گفته بود: «هرگز تصور نمیکردم روزی کنار تو بنشینم»، و الشرع نیز با آرامش و احترام پاسخ داده بود: «من هم همینطور».
آنچه کنجکاوی فورد را برانگیخت، بهگفتهٔ خودش، این بود که الشرع «هرگز بابت هیچیک از حملات تروریستی در عراق یا سوریه عذرخواهی نکرد؛ با اینکه حملات در سوریه بهمراتب کمتر بودند، اما او هیچگاه اظهار پشیمانی نکرد».
فورد ادامه داد: «اما الشرع گفت که اکنون که بر منطقهای تحت کنترل مخالفان در شمالغرب سوریه حکومت میکند، دریافته است که تاکتیکها و اصولی که در عراق به کار میبرده، دیگر برای ادارهٔ منطقهای با ۴ میلیون سکنه کارایی ندارد».
او تأکید کرد که الشرع به او گفته: «در حال یادگیریام که حکومتداری مستلزم مصالحه و امتیازدهی است».
فورد در سپتامبر همان سال بار دیگر با الشرع دیدار کرد تا او را آماده و مهیای ایفای نقش «مرد مرحلهٔ بعدی در سوریه» کند؛ نقشی که در راستای منافع ایالات متحده و امنیت اسرائیل تعریف شده است.
مرکز دراسات الشهيد الخامس