کودکان کار در عراق
یکی از عارضههای اجتماعی خطیر که ناشی از جنگها، چالشهای تروریستی و ناآرامیهای سیاسی است که منطقه عربی، به طور کلی، و عراق، به طور خاص، با آن روبرو است، پدیده کار کودک و تشکیل جامعهی کودکان کار قرار دارد. این پدیده آثار منفی جدی و زیانباری بر جامعه، و به ویژه بر کودکان، بر جای میگذارد. باید به این موضوعات توجه ویژه داشت و درباره آن هشدار داد، زیرا بسیاری از تفاهمنامههای بینالمللی و عربی، استثمار اقتصادی کودکان را ممنوع کردند، از جمله:
- «کنوانسیون حقوق کودک»، که ماده ۳۲-۱ آن تصریح میکند: «دول عضو، حق کودک را در حفاظت از استثمار اقتصادی و انجام هر فعالیتی که احتمالاً مضّر است یا رسولالائمهی تعلیم کودک است، به رسمیت میشناسند.»
- و همچنین، «توافقتنامه عربی شماره ۱۸ سال ۱۹۹۶»، که اولین توافقنامه عربی در حوزه کار کودک است، و در ادامه اصول توافقنامههای قبلی عربی در این زمینه، کار کودکانی که سن آنها کمتر از ۱۳ سال است را ممنوع میداند، و مقرر میدارد که کلیه فعالیتهای اقتصادی شامل آن میشود، به استثنای کارهای کشاورزی غیرمضر و غیرخطرناک، که باید مطابق با قوانین کشور و تحت نظارت مقامات ذیربط انجام گیرد، به شرطی که با تحصیل کودک تعارض نداشته باشد، و سن حداقل برای شروع به کار، باید سن پایان دوره آموزش اجباری باشد. همچنین، دولت موظف است مطالعهای درباره علل کار کودک انجام داده و آگاهیرسانی درباره ضررهای احتمالی آن داشته باشد. در حوزه صنعت، فعالیت کودکان قبل از سن ۱۵ سال ممنوع است، و در کارهای صنعتی سبک، که توسط خانوادهها انجام میشود، قبل از سن ۱۴ سالگی مجاز است. در هر حال، باید نظارت و حفاظت از سلامت و اخلاق کودکان در حین کار انجام شود، و اطمینان حاصل شود که آنها تواناییهای جسمی و سلامت لازم برای انجام کار را دارند. همچنین، کار کودکان در کارهای خطرناک، مضر برای سلامت، یا اخلاق، قبل از سن ۱۸ سال ممنوع است و دولت باید این کارها را در قوانین و مقررات مشخص کند. در این تفاهمنامه، مجموعهای از مقررات در زمینههای مختلف کار کودک وضع شده است، از جمله: معاینه پزشکی، کار شب، دستمزد، ساعات کاری، اضافهکاری، تعطیلات، خدمات اجتماعی، تعهدات کارفرما، کنترل اجرای قوانین، و مجازاتها. آنچه در کشورهای عربی و عراق در این حوزه اتفاق میافتد، نقض تمامی این تفاهمنامهها و معاهدات است، زیرا این پدیده به شکل گستردهای شیوع یافته است و بیشتر کودکانی که در سنین پایین در کارهای مختلف مشارکت دارند، از تحصیل دور میمانند، و این موضوع آینده آنها را تیره و تار میکند و فرصتهای آموزش و آیندهای مطمئن را برایشان از بین میبرد.
علل شیوع پدیده کار کودک
اگر به علل این پدیده مهم نگاه کنیم، متوجه میشویم که دلایل زیادی وجود دارد، اما مهمترین آنها عبارتند از:
- سوء مدیریت دولتها و ناعدالتی در توزیع ثروت و عدم تحقق عدالت اجتماعی.
- فقر، که یکی از دلایل اصلی است و کودکان را مجبور به کار میکند تا به خانواده کمک کنند.
- سطح فرهنگی خانوار و ناآگاهی آنها در مورد اهمیت آموزش برای آیندهای روشنتر.
- جنگها، چالشهای تروریستی و بحرانهای اجتماعی و تأثیرات منفی آنها بر جامعه.
- بحرانهای اقتصادی شدید که توان خرید خانوادهها را کاهش میدهد.
- خلل در سیستمهای تربیتی، کمبود مدارس، و عدم اجرای قوانین آموزش اجباری.
- کمبود آگاهی درباره قوانین مربوط به کار کودک، یا عدم رعایت آنها توسط دولتها.
- کمبود برنامههای بینالمللی برای مبارزه با فقر.
ضرورت مقابله و مسئولیت اجتماعی
با توجه به خطری که این پدیده برای جامعه دارد و تبعات منفی آن، از جمله گسترش جهل، سرقت، جرم، تروریسم، بیسوادی، فساد، نیازمندی و از دست رفتن آینده کودکان، وظیفه دولتها، مجلسهای قانونگذاری، سازمانهای انسانی و سازمانهای جامعه مدنی، و رسانهها است که نقش فعالانهی خود را در مقابله با این پدیده ایفا کنند. باید قوانینی تصویب شود که کار کودک در سنین پایین را منع کند، و به توافقنامههای بینالمللی و عربی عمل شود، و محیط سالم و تربیتی و سلامت برای کودکان فراهم گردد. در کنار آن، مبارزه با فقر که یکی از مهمترین عوامل شیوع این پدیده است، ضروری است. رسانهها نیز باید درباره این موضوع اطلاعرسانی کرده، خطرات آن را شرح دهند و راهکارهای مناسب را پیشنهاد دهند. مراکز تحقیقاتی و دانشگاهها باید تحقیقات علمی در این زمینه را تقویت کرده و تشویق کنند. این پدیده خطرناک است، و آینده کودکان ما را تهدید میکند و نیازمند همکاری و همبستگی تمام طرفهای ذکر شده است. خانوادهها نیز باید از این پدیده آگاه باشند و با همکاری با دیگران، از آینده کودکانشان حفاظت کنند، زیرا آنان پایه و اساس آیندهی ملتها هستند و آرمان تغییر اوضاع ناگوار ما هستند.
مرکز دراسات الشهيد الخامس