جنایات عدی صدام در حق ورزشکاران عراقی

تاریخ:

جنایات عدی صدام در حق ورزشکاران عراقی

اسعد عبد الله عبد علي

دوره زشت با حضور عدی صدام در رأس هرم ورزشی عراق گره خورده بود. ورزشکاران در طول دو دهه هشتاد و نود میلادی مجازات‌های وحشتناک و هولناکی را تحمل کردند که تنها در فیلم‌های زامبی قابل تصور است و بین ستاره بزرگ و بازیکن مبتدی، یا بین خطاکار و بی‌گناه فرقی گذاشته نمی‌شد. مجازات تنها به بازداشت محدود نبود، بلکه با خواسته‌های دیوانه‌واری همراه بود؛ مثلاً از ورزشکاران بازداشتی می‌خواستند برای اذیت کردنشان پشه بگیرند و هرکس می‌کرد، با چیزی دیوانه‌وار دیگر مجازات می‌شد، مثل خوابیدن در جعبه با یک عقرب و اینکه نباید عقرب را می‌کشتند چون «منتسب» بود! اینطور به آنان گفته می‌شد. یا داستان دوچرخه خیالی که عدی روی دیوار نقاشی می‌کرد! سپس از آنان می‌خواست سوارش شده و رکاب بزنند و هرکس تخلف می‌کرد، مورد آزار، تمسخر و مجازات‌های شدید دیگر قرار می‌گرفت.

تحلیل روانشناختی رفتار عدی
عدی صدام، همانطور که متخصصان شخصیت‌شناس تحلیل می‌کنند، از اختلال شخصیت خودشیفته رنج می‌برد که غرور و نیاز مفرط او به تحسین و تمجید را توجیه می‌کند. همچنین رفتار خشونت‌بار و ضداجتماعی او ممکن است نشان‌دهنده اختلال شخصیت ضداجتماعی باشد. علاوه بر این، او احتمالاً دارای ویژگی‌هایی از اختلال شخصیت سادیستی بود، چرا از آزار دیگران لذت می‌برد.
می‌توان گفت عدی صدام شخصیتی سادیستی داشت که با احساسات و تمایلات افراطی برای شکنجه دیگران و لذت غریزی همراه با آن شناخته می‌شود.

داستان شکنجه حبیب جعفر
حبیب جعفر در یکی از مصاحبه‌های رسانه‌ای زیاد درباره روش‌های شکنجه عدی صحبت کرد. گفت: «موقعیت‌های سخت و بحرانی که در دوره عدی ملعون تجربه کردیم، بسیار زیاد بود.» و افزود: «اکثر ورزشکاران انواع مجازات‌ها از تراشیدن مو تا روش‌های مختلف شکنجه جسمی را تحمل کردند.»
حبیب جعفر اضافه می‌کند: «آنچه من تحمل کردم با دیگر بازیکنان متفاوت بود، تا جایی که همیشه مهمان اردوگاه‌های انضباطی بودم که به دلایل مختلف ما را به آنجا می‌برد.» و سخت‌ترین موقعیتی که تجربه کرد مربوط به سال ۱۹۹۱ پس از بازی معروف بین الزوراء و الجویه بود که با پیروزی قاطع الزوراء با نتیجه ۶–۱ به پایان رسید. حبیب جعفر می‌گوید: «بعد از پایان بازی با باخت ۶–۱ ما مقابل الزوراء، و وقتی داور کارت قرمز به من نشان داد، بعد از بازی و هنگام رفتن به رختکن، با دخالت افرادی مواجه شدم که از ماشین‌های تینت شده پیاده شدند و مرا به مکانی ناشناس بردند. بعد خودم را در اتاقی یک متر مربعی پیدا کردم! فقط به رنگ قرمز رنگ‌آمیزی شده بود! با سوراخ کوچکی برای دادن غذا، و شش روز در آنجا ماندم که بسیار بر من اثر گذاشت و سخت‌ترین چیزی بود که در آن دوره سخت تجربه کردم.»
حبیب جعفر مورد دیگری را اضافه کرد: «روش‌های مضحک و در عین حال گریه‌آوری وجود داشت، جایی که عدی صدام شخصاً برای ما یک دوچرخه روی دیوار نقاشی می‌کرد و به من دستور می‌داد سوارش شوم و اگر مخالفت و عصیان می‌کردم، مجازات شدیدتر می‌شد.»

داستان شکنجه یونس عبدعلی
یونس عبدعلی، ستون اصلی تیم پلیس، یکی از بازیکنانی بود که مورد آزار و مجازات عدی صدام قرار گرفت. عدی دیوانه‌ای بود که از شکنجه بازیکنان ملی لذت می‌برد. او می‌گوید: «خانه‌ای را که در آن زندگی می‌کردم فروختم تا ۴۰٪ از مبلغ قراردادم برای بازی در لیگ قطر را بپردازم، پس از آنکه عدی صدام حسین دستور کسر درصدی از مبالغ قراردادهای خارجی را صادر کرد و این تصمیم در سال ۱۹۹۵ صادر شد، در حالی که احتراف من در سال ۱۹۹۳ بود. اما عدی صدام هرچه دلش می‌خواست انجام می‌داد و امر را عطف به ماسبق کرد.»
یونس عبدعلی اضافه می‌کند: «من مهمان همیشگی اردوگاه‌های انضباطی بودم که حدود سه بار در الرضوانیه به آنجا رفتم، جایی که عدی فرد وحشی‌ای به نام “ابو ذیبه” را مأمور کرده بود که مسئول نظارت بر اردوگاه‌های انضباطی بود.» یونس عبدعلی اضافه می‌کند که این فرد پست و فرومایه با ورزشکاران با روش‌های وحشیانه رفتار می‌کرد، با اینکه آنان نمادهایی بودند که میهن را نمایندگی می‌کردند. عبدعلی می‌افزاید: «ابو ذیبه به ما دستور می‌داد پشه بگیریم، جایی که ما را رها می‌کرد و هنگام بازگشتش می‌خواست که هر یک از ما یک پشه داشته باشیم، یا در اردوگاه مقابل ما می‌نشست و از ما می‌خواست برایش آواز بخوانیم و او گوش دهد، و ما در بازداشت می‌ماندیم تا اینکه رئیس فدراسیون عدی صدام به یادمان می‌افتاد و دستور آزادیمان را می‌داد.» و اشاره می‌کند که «او ما را در زندان‌ها نگه می‌داشت و رها می‌کرد تا اینکه یک نفر ما را به یادش می‌انداد تا آزادمان کنیم.»

داستان شکنجه ستاره درگذشته عباس رحیم
ستاره درگذشته مهربان و ساده عباس رحیم داستان‌هایی با عدی و روش‌های شکنجه او داشت. این ستاره فقید در یکی از مصاحبه‌های رسانه‌ای قبلی گفت: «آن دوره، دوره تاریکی بود که ورزشکاران در آن روزهای سختی را به دلیل برخورد خودسرانه عدی ملعون سپری کردند، که من سه بار به دست او زندان را چشیدم.»
ستاره فقید در آن مصاحبه رسانه‌ای تصریح کرد: «بار اول به صورت جمعی با تیم ملی جوانان در سال ۱۹۹۸ بود وقتی در راهیابی به جام جهانی جوانان شکست خوردیم، در نتیجه عدی دستور بازداشت کل تیم را به مدت یک ماه در منطقه جبله در استان بابل داد.»
رحیم تأکید می‌کند که «بازداشت بسیار خشن بود و در معرض مجازات‌هایی قرار گرفتیم که ابتدا با تراشیدن مو و سپس سایر مجازات‌ها شروع می‌شد، که بسیار بر ما اثر گذاشت و خسته‌مان کرد و اثر روانی عمیقی بر روحیه ما گذاشت، تا جایی که هفت بازیکن تیم بر اثر بازداشت بیمار شدند. سپس عدی مجبور شد در قبال جریمه نقدی چهار میلیون دیناری که در آن روزها مبلغ سنگینی بود و هیچ یک از ما توان پرداخت آن را نداشتیم، ما را آزاد کند و این مبلغ به صورت قسطی از قراردادها و مبالغی که بازیکنان دریافت می‌کردند کسر می‌شد.»
رحیم فقید درباره دومین بار مجازات می‌گوید: «به دلیل امتناع از بازی برای تیم الکرخ بود که مدیریتش به عدی نزدیک بود.» و اضافه می‌کند: «عدی دستور تراشیدن موهایم و بازداشتم را داد.»
ستاره فقید درباره سومین بار بازداشتش می‌گوید: «به دلیل از دست دادن یک پنالتی که در بازی مقابل تیم الوحده امارات در قهرمانی آسیا در سال ۲۰۰۰ اتفاق افتاد.»
ستاره فقید عباس رحیم در یک گفتگوی رسانه‌ای قبلی اضافه کرد: «من داستان‌های شکنجه را باور نمی‌کردم، اما با چشمان خود دیدم و شخصاً تجربه کردم، بنابراین تصمیم گرفتم فوتبال را ترک کنم، اما منشی به من گفت مواظب باش آنچه گفتی را نزد عدی تکرار نکنی، چون دستور بازداشت خانواده و خویشانت را خواهد داد.»

داستان شکنجه بازیکن سمیر کاظم
سمیر کاظم، ستاره رسانه‌ای، در یک مصاحبه مطبوعاتی قبلی داستان خود با مجازات‌های عدی را اینگونه بیان کرد: «دوره‌ای که ورزش عراق تحت حکومت عدی سپری کرد برای همه بازیکنان و ورزشکاران سخت بود، جایی که تحت فشار و تهدید دائمی بودند و در هر بازی یا مسابقه‌ای دچار اضطراب بودند و هرگاه بازی می‌کردند، زندان و تراشیدن مو را پیش روی خود می‌دیدند.»
ستاره سمیر کاظم توضیح می‌دهد: «سه بار به دلایل مختلف وارد بازداشت شدم که از سال ۱۹۹۷ آغاز شد، بعد از بازی تیم ملی مقابل قزاقستان در مقدماتی جام جهانی که در بغداد برگزار شد، و آن بازی را با نتیجه ۲–۱ در ورزشگاه الشعب باختیم. ما تحت فشار و تهدید بازی می‌کردیم که باعث سردرگمی و اضطراب ما شد و تمرکزمان را از دست دادیم و بلافاصله بعد از بازی در محل فدراسیون فوتبال بازداشت شدیم.»
سمیر کاظم درباره دومین بازداشت می‌گوید: «در یکی از سال‌ها وقتی تیم ما، القوه الجویه، در استان دهوک اردو زده بود، اخباری به کمیته المپیک رسید که بازیکنان با خود دستگاه‌هایی از شمال آورده‌اند مثل دستگاه استیلایت که در آن زمان ممنوع بود. در نتیجه کل تیم تحت بازجویی قرار گرفت و حکم پس از بازجویی تعلیق بازیکنان (شلاق) و ۳۰ ضربه بود و من یکی از آنان بودم.» و اضافه می‌کند: «سهمم را گرفتم و باید یک هفته بعد از شلاق به لبنان برای احتراف با تیم شباب الساحل می‌رفتم، اما با پاهای متورم به باشگاه رسیدم. یک هفته استراحت کردم و سپس تمریناتم را با تیم لبنانی از سر گرفتم.»

تراشیدن موهای بازیکنان الرشید از ته
حادثه معروفی را به یاد می‌آورم که در سال ۱۹۹۵ اتفاق افتاد، زمانی که عدی ریاست تیم الرشید را بر عهده داشت و تیمش یک بازی مهم را مقابل تیم الزوراء، که محبوبیت زیادی در عراق دارد، باخت. عدی دستور داد موهای تمام بازیکنان را تا ته بتراشند، که آنان ستاره‌های تیم ملی بودند مثل شاکر محمود، احمد راضی، خلیل علوی و دیگران. این یکی از روش‌های شکنجه و تحقیر بود که در مقایسه با مجازات‌های دیگر از ساده‌ترین انواع محسوب می‌شد.
عکس‌های قدیمی هنوز گواه بر وحشیگری و انحراف عدی در شکنجه ورزشکاران، به ویژه افرادی که از محبوبیت برخوردار بودند، هستند.

مرکز دراسات الشهيد الخامس

LEAVE A REPLY

Please enter your comment!
Please enter your name here

پست را به اشتراک بگذارید:

عضویت در خبرنامه

spot_img

محبوب

مطالب مرتبط
مطالب مرتبط

عراق: بین ابتکار کمربند و جاده‌ی چین و مشارکت زیرساختی آمریکا

عراق: بین ابتکار کمربند و جاده‌ی چین و مشارکت...

بان زیاد.. آیا قرار است مهسا امینی عراق باشد یا پیراهن تازه‌ی عثمان؟!

بان زیاد.. آیا قرار است مهسا امینی عراق باشد...

این‌گونه اعلام آمریکا برای خروج نیروهایش از عراق را می‌خوانیم

این‌گونه اعلام آمریکا برای خروج نیروهایش از عراق را...