فرقهگرایی، سلاح احزاب عاجز در ایام انتخابات!
کاظم محمد الکعبي
در هر فصل انتخاباتی، برخی صداها دوباره بلند میشود تا درهای فرقهگرایی را بگشایند، گذشته خونین را به یاد آورند، و فتنهای را بیدار کنند که به همت خردمندان و با فداکاری بیگناهان خاموش شده بود. این صداها – که اغلب از سیاستمداران حزبی برمیخیزد – راهی برای تحریک هواداران خود نمییابند جز سوءاستفاده از مظلومنمایی فرقهای و زنده کردن زخمهایی که هنوز خونچکاناند.
سیاستمدار فرقهگرا – از هر جناحی که باشد – برنامهای واقعی برای پیشرفت کشور ندارد؛ از اینرو به ورقی کهنه چنگ میزند که دیگر حتی به درد مصرف رسانهای هم نمیخورد. او حافظهای سنگین از جنگ، درگیری و خون را فرا میخواند، نه در جستجوی عدالت، بلکه در طمع کسب رأی.
در این روزها، شاهد اوجگیری گفتمانی فرقهای و موذیانه هستیم که میکوشد رأیدهندگانِ همفرقهای را به صفآرایی دوباره وادارد، یا طرف مقابل را تحریک کند تا از سر واکنش، وارد میدان رقابت شود. این بازیای آشکار است با هدف در هم ریختن صحنه و آشفتهسازی فضا، زیر نقاب شعارهای آشنایی همچون «احقاق حقوق»، «بازگرداندن اعتبار» و «مبارزه با بهحاشیهراندگی».
اما آنچه این افراد نمیدانند، یا عمداً نادیده میگیرند، این است که مردم دیگر بهخوبی میتوانند تشخیص دهند چه کسی واقعاً خدمت میکند و چه کسی از فتنه و گفتمان مذهبی ارتزاق میکند. سخن گفتن، در این زمان حساس، از مسائلی که به سالهای تفرقه و خون مربوط میشود، نه بیغرض است، و نه گویندهاش بیغرض.
این گفتمان بارها آزموده شده و نتیجهای جز ویرانی در سیاست و جامعه نداشته است؛ و بحرانهایی پیدرپی برجا گذاشته که هنوز از پیامدهای آن رنج میبریم.
از اینرو، امروز مسئولیت بر دوش رسانهها، اهل فرهنگ و نخبگان آگاه است تا این روشهای پست و اهداف پنهان پشت آن را افشا کنند.
فرقهگرایی یک دیدگاه سیاسی نیست، بلکه سلاحی برای فتنهانگیزی است…
و بنا بر روایت، ملعون است آنکه آن را بیدار کند.