هرکس که تحریم کرد، به دشمنش رأی داد!
سلام عادل

دین انزوا نیست، سیاست پلیدی نیست، و این دو یک راه به سوی مسئولیت هستند، و کسی که فکر میکند برگه رای تاثیری ندارد، به خونی نگاه کند که این فرصت با آن ساخته شده است.
در سرزمینی که با خون رای دادهاند قبل از اینکه با جوهر رای دهند، کنارهگیری خیانت است و تحریم نوعی تبانی. کسی که از صندوق غایب باشد، از نتیجه غایب نیست، بلکه ناخودآگاه رای خود را به رقیبش میبخشد. این چکیده مقاله استاد حوزه علمیه، آیت الله سید ریاض حکیم، عالم فقیه، است که امتدادی از مکتب اصیل نجفی است که جز هنگام دیدن خطراتی که امت را تهدید میکند، در سیاست نمینویسد. همانطور که سکوت هرگز مذهب نجف نبوده و بیطرفی راه پیامبران نیست.
مقاله سید ریاض حکیم صرفاً یک نظر سیاسی نیست، بلکه فتوای وجدان با زبانی مدنی است که نه از بالای منبر، بلکه از دل تجربه نوشته شده است، گویی میگوید: «همانطور که نماز به جماعت برپا میشود، دولت نیز با مشارکت برپا میشود.»
سالهاست که عراقیها به سمت ناامیدی سوق داده میشوند، همانطور که ملتها به سمت فراموشی سوق داده میشوند، از طریق رسانهای که طغیانگران را بازسازی میکند، جلاد را زیبا جلوه میدهد و قربانی را در دام شک به خود میاندازد. این یک جنگ فریبنده است که از پشت صحنه اداره میشود و هدف آن این است که اکثریت را متقاعد کند که باری بر دوش خود هستند تا از “جز اصلی” به “تماشاچی” تبدیل شوند. بنابراین پول برای کاشتن یک ایده خرج میشود: اینکه رای دادن فایدهای ندارد و انتخابات از قبل تعیین شده است. این حرف فقط برای شیعیان است، اما به دیگران گفته میشود که این یک نبرد سرنوشتساز است. این یک دوگانگی سرد است که اراده را در یک طرف سرنگون میکند و شور را در طرف مقابل شعلهور میکند. اینگونه است که بازی با حیلهگری جلوتر از صندوقهای رای اداره میشود.
به همین دلیل، تحریم شجاعت نیست، بلکه استعفا از آینده است، به این دلیل که دموکراسی با آرزو ساخته نمیشود، بلکه با مشارکت ساخته میشود، حتی زمانی که نارس باشد. کسی که صحنه را برای دیگران ترک میکند به این معنی نیست که بازی را رد کرده است، بلکه به این معنی است که از قبل شکست را پذیرفته است. تاریخ به کسانی که از حضور عذر میخواهند رحم نمیکند و میهنها برای کسانی که از پشت شیشه به آنها نگاه میکنند، باقی نمیمانند.
همه ما آنچه را که در افغانستان رخ داد به یاد داریم، زمانی که انتقاد به خودزنی تبدیل شد و سکوت فضیلت شد، که باعث بازگشت استبداد شد و مردم از مشاغل، مساجد و خانههای خود اخراج شدند. حتی نماز به یک روش تحمیل شد و هر کس مخالفت میکرد مجازات میشد. این بهای “بیطرفی” است، زمانی که غیبت به دین جدیدی تبدیل میشود و پشیمانی، نمازی دیررس.
مقاله سید ریاض حکیم از اینجا آمد، نه برای اینکه برای مردم سخنرانی کند، بلکه برای اینکه با حافظه آنها صحبت کند و با آرامش یک عالم و قاطعیت تجربه به آنها بگوید: اجازه ندهید تاریخ در حالی که ساکت هستید درباره شما نوشته شود.
در پایان… کسی که تحریم میکند به رقیبش رای میدهد و کسی که امروز سکوت کند فردا تابع تصمیماتی خواهد شد که در ساختن آنها شرکت نکرده است. در آن زمان، هیچکس به اندازه مردمِ شرکتکننده از مردمِ خشمگین سود نخواهد برد. نبرد کنونی بین احزاب نیست، بلکه بین حضور و غیاب است، و بین کسی که میخواهد نامش در آینده نوشته شود و کسی که راضی است نامش در حاشیه نوشته شود. به همین دلیل نجف به زبان روز سخن گفت و سیاست را در این خلاصه کرد که اگر نیت مشارکت اصلاح باشد، عبادت است. اما تحریم، “درویشی سیاسی” است در زمانی که نیاز به موضع است، نه به عذر.



