فصل عشائری، قانونی عشیره‌ای

تاریخ:

فصل عشائری، قانونی عشیره‌ای

عشایر عراق

یکی از مهم‌ترین ارکان جامعه عراقی، حیات عشیره‌ای و قبیله‌ای این کشور است. عشایر این کشور برخلاف نگاهِ عمومی به «عشایر» که گروه‌های بومی و مردمی دور از تکنولوژی و کوه و بیابان‌گرد هستند، به‌خوبی با فضای پیشرفته و محصولات جدید و رویدادهای عمومی کشورشان، ارتباط مستقیم و مداوم دارند.

عشایر عراق، آکنده از قوانین و آداب و رسومی مدنی و دامنه‌دار است که در مدیریت زیرمجموعه آن عشیره را برعهده می‌گیرد. این آداب و رسوم در ایام خوشی و ناخوشی، به‌هنگام عزا یا عروسی، درگیری یا صلح، مشارکت یا انفصال، خودنمایی کرده و نقش مهمی را در کیفیت رویداد آن اتفاقات، ایفا می‌کند.

از جمله مهم‌ترین و بلکه جنجالی‌ترین آداب عشایری، «فصل عشائری» است.

فصل عشائری

فصل عشائری، به جبران خسارت مادی یا معنوی و یا جانی در میان اعراب جهت حل اختلاف میان دو طرف از دو عشیره و یا از دو طرف از یک عشیره، گفته‌می‌شود. فصل در لغت به معنی جدا کردن و فیصل دادن است و از نظر عرف عشایر جهت رفع فتنه و برقراری صلح میان دو طرف دعوا به کار می‌رود که بخش عمده آن را به خانواده آسیب‌دیده می‌دهند. درواقع فصلیه قانونی کاملاً سیّال و قابل‌تغییر اطلاق می‌شود که جهت اخذ رضایت از خانواده زیان‌دیده، با تصمیم بزرگان عشایر دو طرف تعیین شده و از سوی عشیره محکوم، ادا می‌شود. پس درواقع فصل عشایری، نوعی دادگاه درون عشیره‌ای یا بین عشیره‌ای است که به‌جای حل و فصل موضوعات مالی یا جانی یا عِرضی میان افراد توسط قوانین کشوری و قضائی، با تعیین یک معیار به حل و فصل آن موضوع می‌پردازند.

این فصول عشائری البته مبتنی بر حساب و کتاب‌هایی سُنتی نیز می‌باشد و به‌نوعی است که تمام عشیره در تأمین آن هزینه‌ها، مشارکت فعال دارند. برخلاف مجازات‌های قانونی و حاکم بر دادگاه‌های کشورها که تنها فرد مرتکب درصدد جبران و تأمین خسارت برم‌ی آید.

از دیگر تفاوت‌های میان فصل عشائری و تعیین مجازات‌های قانونی، ایجاد احساس رضایت هر دو طرف از ماجراست. به‌گونه‌ای که در اغلب موارد فرد زیان‌دیده در پی تعیین فصل، از آن احساس رضایت می‌کند و آن مجازات را مناسب می‌داند؛ درحالی‌که ایجاد حس رضایت توسط دادگاه‌ها برای افراد زیان‌دیده، درصد کمتری دارد.

و از دیگر تفاوت‌های میان فصل عشائری و مجازات دادگاه‌ها، برقراری روحیه مودت و همگرایی و «عافیت‌طلبی» در فصل عشایری می‌باشد. به‌گونه‌ای که دو طرف ماجرا در عشایر برای حل ماجرا و نه کشمکش گرد هم می‌آیند؛ درحالی‌که در دادگاه‌ها اغلب شاکیان برای درگیری‌های بیشتر آن‌ها در لباس قانونی حضور می‌یابند و توأم با جسارت و اتهام و ناراحتی یا حتی تهدید می‌باشد.

اما با این‌همه مبحث فصل عشائری روز به‌روز در حال ضعف است. علت‌های مختلفی درباره ضعف این قانون عشیره‌ای دخیل است؛ از جمله:

  1. فراگیری دادگاه‌ها در سراسر عراق و ارجاع پرونده‌های متنوع به دادگاه‌ها و رسمیت اجرایی یافتن احکام صادره.
  2. حمایت دولت از اجرایی سازی قوانین حقوقی دادگاه‌ها و عدم حمایت رسمی از فصل عشایری.
  3. سوء استفاده‌های فراوان از این قانون توسط رؤسای عشیره.
  4. روی آوردن فرزندان به تحصیلات آکادمیک و شهرنشینی‌های افراطی و دوری افراد عشایر از همدیگر.
  5. ناکارآمدی فصل در حل و فصل موضوعات جدید و بی اطلاعی سران قبایل از کنش‌های جهان پیرامون.
  6. نامطلوب و بله وحشیانه بودن برخی از آداب درون فصل همانند: الدگه.
  7. فروکاسته شدن از شأن بانوان در سازوکار انجام فصل عشایری.
  8. روی‌گردانی جامعه مدرن (به‌ویژه حیطه درمان) از عشایر.

دگه

الدگه عشایری درواقع هجومی وحشت‌آور است که خاندان فرد شاکی در محله یا مقابل خانه طرف حسابشان گرد هم می‌آیند و با چوب و آهن و سلاح‌های گرم بر در و دیوار وی می‌کوبند تا او را وادار کنند به فصل عشایری تن داده و حکم رؤسای عشیره را بپذیرد. اما اگر آن فرد متشاکی عنه، به حکم رؤسای عشیره تن درندهد دچار آزار و تبعید شده و حتی ای بسا کشته شود. دگه را با دگه‌ی بیضاء و دگه سوداء، که به‌معنی برخورد خشن و برخورد خیلی خشن است، می‌شناسند. دولت عراق، دگه را جزو اعمال تروریستی به‌شمار آورده و انجام دهندگان آن را به «ارهاب و وحشت‌آفرینی» متهم کرده و طی قانونی که در سال 2005 میلادی وضع و به مقام اجرا درآمد، مرتکبان آن را به حبس ابد یا حتی اعدام محکوم کرد.

فریضه

در اثنای جلسه مذاکرات جهت تعیین مقدار فصل اغلب شخصی را به‌عنوان داور تعیین می‌کنند که هر دو طرف قبولش دارند و به او فریضه می‌گویند. معمولاً فریضه‌ها در حل اختلافات عشایری تجربه و تبحر دارند.

جایگاه زن در فصل

یکی از عوامل زوال فصل عشایری در عراق، نقش ابزاری زنان در حل و فصل ماجرا هاست. یکی از مهم‌ترین ارکان فصل عشایری این است که دختری از عشیره خاطی به ازدواج یکی از پسران در عشیره زیان‌دیده در می‌آید و سبب ایجاد مودت میان آن‌دو عشیره می‌شود. در آداب عشیره‌ای، این دختر را «فصلیّه» می‌نامند که سبب فیصله یافتن یک ماجرا می‌شود. به همین سبب دیده‌می‌شود که زنان بدون اینکه کوچک‌ترین سهمی در تعیین تکلیف مجازات داشته‌باشند، مطلقاً در مقام تأثیرپذیری هستند و قربانی تصمیمات بزرگان عشایر اند.

گفته‌می‌شود که در سال 2015 میلادی در یک جنگ عشایری در شمال بصره که چندین تن نیز کشته شده‌بودند، شمار زنانی که به‌عنوان فصلیّه بده بستان شدند تا بدین واسطه غائله بخوابد و جنگ فروکش کند، چهل نفر بودند. یعنی چهل زن به‌عنوان فصلیه به‌طرف زیان‌دیده داده شد تا دست از ادامه نزاع عشایری بردارند.

ترس پزشکان از عشایر

یکی از جنبه‌های زوال آور فصل عشایر، در خطر بودن جامعه پزشکی است. پزشک‌های عراقی از اینکه یکی از اهالی عشایر را درمان کنند بیمناک هستند؛ چراکه می‌ترسند آن فرد در حین جراحی یا مداوا جان بسپارد و این عشیره درصدد خونخواهی برآید و جان خود و خانواده آن پزشک در خطر مرگ قرار گیرد. و یا بی‌اعتنا به تمام قوانین عُرف و عقل و دولت، درصدد تقاضای غرامت و فصلیّه از پزشک باشند.

 

در همین راستا در سال 2013 میلادی قانونی در حمایت از جامعه پزشکی و محافظت از آنها در برابر زیاده خواه‌ی عشایر تصویب و اجرایی شد. قانونی که همچنان در عراق لنگ می‌زند و توان دفع خطر از جوامع درمانی را ندارد.

دیدگاهتان را بنویسید

Please enter your comment!
Please enter your name here

Share post:

عضویت در خبرنامه

spot_img

محبوب

مطالب مرتبط
Related

آشنایی با شاعران حسینی عراقی- بخش اول

آشنایی با شاعران حسینی عراقی- بخش اول جابر الکاظمی جابر جلیل...

آشنایی با امور رسانه‌ای حشد شعبی

 آشنایی با امور رسانه‌ای حشد شعبی پیشگفتار با هجوم نیروهای آمریکایی...

معرفی کتاب: الثورة العراقیه الکبری اثر سید عبدالرزاق الحسنی

معرفی کتاب: الثورة العراقیه الکبری در این بخش از نوشتار...

ده‌ها شکایت قضائی علیه شبکه شنود در بغداد

ده‌ها شکایت قضائی علیه شبکه شنود در بغداد منابع قضائی...