آیا همهپرسی کردستان به ایجاد یک کشور کردی منجر میشود؟
به قلم: حسن فاضل
با نگاهی به نقشه فعلی و مناطق تحت کنترل کردها در عراق و سوریه، متوجه میشویم که وجود یک کشور کردی در این محیط جغرافیایی-سیاسی دشمنزا ناممکن است و از این رو قادر به ادامه حیات به مدت طولانی به دلایل مختلف نیست:
1- محاصره شدن توسط همسایگان دشمن و مخالف وجود آن، که باعث میشود از نظر اقتصادی در وضعیت مردهای قرار گیرد و همچنین رساندن هر گونه تأمین به آن تا حدی بسیار دشوار است، حتی اگر از طریق پل هوایی باشد، تقریباً غیرممکن است اگر نگوییم کاملاً غیرممکن.
2- کردستان به دریا نیاز دارد تا بتواند باقی بماند و تجارت و تأمین کالا به آن دسترسی داشته باشد، اما با کنترل دولت سوریه و روسیه بر سواحل دریای مدیترانه، تحقق چنین هدفی غیرممکن است.
3- منبع اصلی تأمین مالی اقتصاد این منطقه صنعت گردشگری و نفت از کرکوک است و در شرایط محاصره هیچ گردشگری به کردستان نخواهد رسید و همچنین نفت کرکوک از طریق ترکیه صادرات میشود که به راحتی میتواند تأمین نفت از کرکوک را متوقف و از صادرات آن جلوگیری کند.
4- کردستان از نظر راهبردی هیچ عمق استراتژیکی در این محیط دشمنزا ندارد و میتوان با هر عملیات نظامی مشترکی از سوی سه یا چهار کشور به راحتی در آن نفوذ کرد.
5- امکانات پیشمرگه و تمام نیروهای کردی در کشورهای دیگر هیچ گونه امکاناتی برای مقابله با یک ائتلاف سهجانبه نظامی ندارند، به ویژه که با ترکیه روبرو هستند که دومین نیروی نظامی بزرگ در ناتو پس از ایالات متحده است (یعنی حتی قویتر از ارتش بریتانیا یا آلمان یا فرانسه)، علاوه بر ایران که کمتر از آن قدرتمند نیست و عراق که بخشی از قدرت خود را از طریق جنگ با داعش بازپس گرفته است.
6- آنچه در مورد همهپرسی اتفاق افتاده، امنیت ملی هر یک از ایران، ترکیه، عراق و سوریه را تهدید میکند و از آنجا که امنیت ملی در ادبیات سیاست بزرگترین هدفی است که کشورها به دنبال آن هستند و بعد از امنیت ملی اهداف دیگری مثل اقتصاد و جایگاه مطرح میشود، بنابراین مسأله کردستان برای این چهار کشور مسألهای سرنوشتساز و وجودی است و هیچ کشوری نمیتواند اجازه دهد که چنین چیزی اتفاق بیفتد.
علاوه بر این، دلایل بینالمللی نیز مانع از آن میشود؛ از جمله اینکه هر گونه عملیات نظامی که ایالات متحده اربیل را در برابر بغداد حمایت کند، به روسیه این فرصت را میدهد که بغداد را تقویت کند که باعث میشود آمریکاییها نفوذ خود را در عراق به نفع روسیه از دست بدهند و بنابراین مهمترین پایگاههای خود را در خاورمیانه از دست بدهند. بنابراین حمایت آمریکاییها از این استقلال به نفع ایالات متحده نخواهد بود و این برای ایالات متحده به معنای شکست پروژه جهانیاش در محاصره روسیه است و به روسیه یک پایگاه قوی در خاورمیانه شامل عراق، سوریه، ایران و ترکیه میدهد که عملاً به معنای کاهش شدید نفوذ آمریکاییها در خاورمیانه و بازگشت به وضعیت جغرافیایی-سیاسی قبل از 2003 است.